display result search
برنامه "گفتوگوی سیاسی" با موضوع (تحلیل خط نفاق از تروریسم سیاسی تا خیانت به ملت به مناسبت 7 تیر سالروز ترور شهید بهشتی و 72 تن از یارانش) در ادامه با حضور دكتر مجید متقیفر، از فرماندهان اسبق سپاه و فعالان سیاسی روانه آنتن شبكه رادیوگفتوگو شد.
مجید متقی فر در مصاحبه با رادیوگفتوگو اظهار كرد: به طور كلی نفاق خط نفوذ است كه با ظاهر خودی وارد میشود و باطن خیانت دارد. دشمن در خط نفوذ نیز دو روش را به كار میگیرد؛ یك خط نفوذی فیزیكی است كه در جایی بمبی میگذارند و جایی را منفجر میكنند و عدهای نیز كشته میشوند. در آن زمان حزب جمهوری و بعدا دفتر نخستوزیری را منفجر كردند یا در تجمعی در خیابانها بمب میگذارند. اما از آن خطرناكتر نفوذ نرم است كه نفوذ نرم نیز به دو حالت انجام میشود، این نفوذ برای این است كه فرهنگ جامعه را تغییر دهند و فرهنگ مقاومت را درهم بشكنند.
وی افزود: شیوه دیگر نفوذ جمعآوری اطلاعات است، در آن زمان جمعآوری اطلاعات برای دشمن خیلی مهم بود، جنگ تازه شروع شده بود و ما مواجه با تهاجم سنگین جهانی بودیم، ساز و كار جنگی چندان مناسبی برای مقابله نبود تا اینكه مردم برای كمك سپاه و ارتش به میدان آمدند و جبههها قدری سامان پیدا كرد. برای دشمن خیلی مهم بود كه به نظام ضربه وارد كند و هر چه سریعتر نظام را با مشكلات حل نشدنی مواجه كند و ردی از نظام به جای نگذارد. برای همین در رسانهها و مصاحبههایشان وعده میدادند كه كار نظام جمهوری اسلامی تا یك سال دیگر تمام است.
فرمانده اسبق سپاه ادامه داد: منافقین مزدور بودند، یعنی دارای ایدئولوژی نبودند و مكتب نداشتند، چون اسلام منافقین وجود خارجی نداشت، از كمیت اسلام و دینباوری برای عوامفریبی استفاده میكردند و در اندك زمانی وابستگی منافقین به خارج از كشور ثابت شد. لذا اگر چنین نقابی به صورت نمیزدند و دست به اعمال خرابكارانه در كشور نمیزدند، مواجبشان قطع میشد و به مشكل برمیخوردند. دشمن نیز یك كارش موجسواری است و كار دیگرش سازماندهی عناصری كه زمینههای انتقاد دارند و بعد تبدیل به مخالف میشوند. دشمن با شیوههای مختلف منتقدان را سازمان میدهد تا دریابد كدام جریان آمادگی دارد تا برای تخریب و از پا در آوردن نظام آنها را تقویت كند.
مجید متقیفر گفت: بسترساز جریان منافقین نهضت آزادی بود، نهضتی كه در اوایل انقلاب حاكم شد و زیرساخت جریان فكری منافقین هم از سران نهضت آزادی بود و كتابهای نوشته شده از سران نهضت آزادی تغذیه فكری میكردند. لذا باید مسائل را درباره به وجود آمدن جریان منافقین كامل ببینیم، یكسری عوامل كنار هم قرار میگیرند و بستر یك مخالفت را شكل میدهد و دشمن این بستر مخالفت را تخصصیتر و سازمان یافتهتر میكند. برای مثال در بخشهای مختلف ماموریتهای گوناگون تعریف میكند تا بتواند نظام را گازانبری از پا دربیاورد. البته من قائل به این هستم كه شاهبیت این حادثه شهادت شهید بهشتی است.
وی در مصاحبه با رادیوگفتوگو افزود: شهید بهشتی برای شهدای ما سالار است، به این دلیل كه اگر امام حسین سیدالشهداء است، بهشتی سالارشهداست، زیرا جامع كمالات در منعكس است و در مدلهای مقاومت جامعیت دارد، به عبارتی شخصیتی كه دشمن نتواند حواسش را پرت كند. از سویی شهید بهشتی قله را شناخته بود و به هیچ وجه از آن منصرف نمیشد. البته قله را از امام آموخته بود، میدانست سرقافله و الگو امام است اما همگان مانند بهشتی مسائل را درك نكرده بودند. بهشتی شجاعت و تدبر داشت، برنامهمحور بود و وقتی مخاطب از جلسه بیرون میامد را حل مساله را داشت چون شهید بهشتی با برنامه وارد جلسه میشد و مقاومت را فراموش نمیكرد، مقاومتی دارای روحی قوی و با بصیرتی مناسب.