display result search
عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: با توجه به وضعیت بد كشور پس از جنگ جهانی دوم، مردم برای بهتر شدن اوضاع چشم به فروش نفت داشتند، اما محمدمصدق و به جایگزینی پس از قطع یا تحریم فروش نفت فكر نكرده بود.
محمد حسننیا در مصاحبه با برنامه "گفتوگوی سیاسی" رادیوگفتوگو اظهار كرد: نكته مهمی كه شاید كمتر به آن اشاره میشود، نگرانی آمریكا پس از جنگ جهانی دوم از كمونیست و حزب توده است، اگر هم هندرسن در لحظه آخر با مصدق مذاكره میكند، مذاكره خشونتآمیزی كه میان این دو رخ میدهد و آن زمان هندرسن تصور میكند، شاید طرح آژاكس را برنامه ریزی كردند و ایران را به سمت هرج و مرج سوق دادند، ایران به طور كامل در دامن كمونیسم بیفتد. چون در آن زمان حزب كمونیسم فعال است.
وی افزود: از طرفی وقتی كودتا صورت میگیرد، طراح آن مشخص بود، هر چند در زمان محمدرضا پهلوی صحبتی از همراهی عوامل خارجی در برنامهریزی و اجرای كودتا نبود. آن زمان حكومت كودتا را یك رستاخیز ملی میپنداشت كه مردم ایران مصدق را بیرون كردند، برای اینكه مصدق از قانون اساسی مشروطه تخطی كرده و شاه را قبول ندارد و وزارت جنگ را با ترفندهایی بر عهده گرفته و شاه را از كشور فراری داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: در طراحی و پیادهسازی كودتا چهار گروه نقش دارند؛ نخست آژانس اطلاعات مركزی آمریكا (سیا)، سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا، همراهی ارتش شاهنشاهی ایران و دیگری كمك طرفداران محمدرضا پهلوی. در زمانی كه كودتای 28 مرداد 1332 روی داد، چون به ایران در زمان جنگ جهانی دوم پل پیروزی لقب داده بودند، زیرا در آن زمان بریتانیا در ایران نفوذ داشت و آمریكا هنوز برای مردم شناخته شده به آن شكل نبود. از سویی اتحادجماهیرشوروی از قدرت زیادی برخوردار بود و سعی داشت كه منافعش را در ایران تامین كند، برای همین به تاسیس احزابی در ایران كمك كرده بود.
محمد حسننیا گفت: بریتانیا و آمریكا نمیخواستند ایران در دام اتحادجماهیرشوروی و كمونیست بیفتد، لذا پس از تبعید رضاشاه و بر سركار آمدن محمدرضا، شاه جوان و بیتجربه حضور كشورهای بیگانه در ایران بیشتر شد، هر چند از آن طرف مجلس شورای ملی از عناصر با تجربه برخودار بود و محمد مصدق یكی از نیروهای سیاسی بود كه در مجلس رشد و نمو كرد و عاقبت به مسند نخستوزیری دست یافت. در دوران حضور مصدق در نخستوزیری با تلاش برای ملی شدن صنعت نفت ایران منافع بریتانیا به خطر افتاد و در صدد بر آمدند كه دولت مصدق را ساقط كنند.
وی افزود: پس از جنگ جهانی دوم اقتصاد ایران در وضعیت ضعیفی به سر میبرد، بنابراین مردم كورسوی امیدی به نفت داشتند تا با تكیه بر پول فروش نفت وضعیت اقتصاد كشور قدری بهتر شود. از آنجا كه محمد مصدق اقتصاددان نبود، به قطع یا تحریم فروش نفت فكر نكرده بود، اینكه جایگزینی برای نفت پیدا كند و به واسطه آن اقتصاد كشور را سامان دهد. از طرف دیگر مصدق هیچگاه علیه شاه حركتی نكرد و شاه را بر اساس قانون اساسی مشروطه تنها در مسند سلطنت قبول نداشت نه بیش از آن.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: این نگاه مصدق به شاه باعث شد كه هیچ وقت در صدد مقابله با شاه برنیاید. ضمن اینكه شاه با اطمینان از حمایت انگلیس و آمریكا، تبعید پدرش را دیده بود، كورسوی امیدی به ملی شدن صنعت نفت داشت اما نه با قهرمان شدن مصدق بلكه شاه دوست داشت كه ملی شدن نفت به نام خودش تمام شود، اما همه این باورها و خواستهها با كودتای 28 مرداد نقش بر آب شد و پس از كودتا با تشكیل كنسرسیوم باز هم منافع نفت ایران از آن انگلیس و بعد آمریكا شد.