display result search
محسن دیانت گفت: جمود فكری بولتون، به روز نبودن و عدم خلاقیتش باعث شد كه تجویزهایش برای سیاست خارجی آمریكا به شكست منجر شود و از عزم جدی مردم ایران در حفظ كشور و نظام به نوعی بیاطلاع ماند.
برنامه "گفتوگوی سیاسی" با موضوع (بررسی تغییرات گسترده در دستگاه دیپلماسی كاخ سفید و بركناری جان بولتون) با حضور دكتر محسن دیانت، كارشناس مسائل بینالملل و رئیس دانشگاه پیام نور روانه آنتن شبكه رادیویی گفتوگو شد.
دیانت در مصاحبه با رادیو گفتوگو اظهار كرد: جان بولتون، سومین مشاور ترامپ بود كه تغییر پیدا كرد و نشان میدهد یكی از ویژگیهای مهم نظام سیاسی تحت مدیریت ترامپ، تزلزل و عدم ثباتش است، اما اگر بخواهیم به خود بولتون نگاه كنیم، او بیش از آنكه یك فرد تصمیمساز باشد و یك فرد تاثیرگذار ابزاری است كه عموما جمهوری خواهان از این ابزار برای نشان دادن چنگ و دندان یا تهدید كشورهای رقیب در صحنه بینالمللی از آن استفاده میكنند.
وی افزود: بولتون اصلا نماد جنگ است، زیرا اگر تاریخچه زندگی سیاسی او را مرور كنید، از ابتدا كه وارد سیاست شد، طرفدار جنگ ویتنام، عراق، بمباران لیبی و حمله به افغانستان بود، در واقع هر جا جنگی واقع شد، شاهد طرفداری بولتون از آن بودیم. در واقع یك عنصر ستیزهجو، كه این عنصر تركیبی از ایدئولوژی نئوكانها و صهیونیستهای راستگراست، اما آنچه خیلی در بولتون مشهود است، در واقع آن نگاه ضد ایرانی است و آن زاویه ای كه نسبت به ایران گرفت.
كارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: بولتون ابزاری بود كه برداشتنش نشان دهنده آن است كه آمریكا از رویكرد تهدید و چنگ و دندان نشان دادن به ایران در حال تغییر به حالت خواهش و تمنا برای مذاكره شده است، بنابراین نتیجه میگیریم نخست بیثباتی مدیریتی در سیستم مدیریتی دونالد ترامپ روی داده كه نشان داد، وی به عنوان یك فرد بسیار غیرقابل پیشبینی است و تا كنون سه مشاور امنیت ملی خودش را تغییر داده است.
محسن دیانت گفت: از طرفی خود بولتون، بیش از آنكه یك تصمیمساز باشد، یك نماد جنگ طلبی و استكبار بوده این نماد از سیاست خارجی آمریكا با توجه به اقتضائاتی كه درباره ونزوئلا، كره شمالی و ایران پیش آمده و عدم دستاورد خاصی برای سیاست خارجی آمریكا دارد، كنار گذاشته شد.
وی با اشاره به فعالیت تبلیغی وزیرخارجه ایران درباره سیاستهای تیم B افزود: گاهی یكسری واقعیات نیز به این دارد كه فردی این واقعیات را به چشم جهانیان بیاورد و آنچه مشخص است، محمدجواد ظریف همانطور كه رهبر انقلاب فرمودند یك مجتهد سیاسی است، با آن خبرگی و درایت سیاسی كه دارد، پرده از یكی از ساختارهای بسیار خطرناك علیه ایران برداشت و آن را افشا كرد و مقابل چشم همه قرار داد و به نوعی خیلی از رفتارهای افراد گروه B و مواضع آنها و سیاستهایی كه ارائه كردند، برای همه قابل پیشبینی شد و این برای یك كشور در صحنه جهانی یك آسیب است و باید آنرا برطرف كند، لذا باید تغییراتی در این سیستم لو رفته كه همه بر آن اشراف پیدا كردند، ایجاد كند.
كارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: آنچه كه باعث شد، در واقع راهكارهای بولتون به شكست بینجامد و نتیجهای نگیرد، راهكارهای فاقد خلاقیتش بود و همیشه حرف قدیمی را تكرار میكرد، به شكلی كه درباره ایران به دنبال دو جریان از رده خارج شده كاملا بدنام منافقین و دیگری سلطنتطلبان رفت و با این حركت خودش نشان داد كه چه قدر جمود فكری دارد و چه قدر بهروز نیست و اصلا ملت ایران را نمیشناسد و از چه ابزار زنگ زده و تاریخ گذشتهای میخواهد استفاده كند. لذا جمود فكری، به روز نبودن و عدم خلاقیتش باعث شد كه تجویزهایش برای سیاست خارجی آمریكا به شكست منجر شود و از عزم جدی مردم ایران در حفظ كشور و نظام به نوعی بیاطلاع ماند.
محسن دیانت در مصاحبه با رادیو گفتوگو عنوان كرد: به طور قطع با سقوط بولتون، قدری از جاهطلبی جسارتهای اسرائیل در سیاست منطقه كاسته میشود، به طوری كه چند وقت پیش گفته بودند كه قصد دارند كرانه باختری را به سرزمینهای اشغالی بیفزایند. از طرف دیگر جاسوسی رژیم صهیونیستی از كاخ سفید بود كه این جاسوسی نشان داد، ترامپ به طور دقیق ماهیت این رژیم را نشناخته است. همچنانكه دیدگاهش در روابط بینالملل ضعیف است و دیدگاههای سیاسی را به درستی درك نكرده و به طور واقعی پی نبرده كه چه قدر صهیونیستها مخرب و خطرناك هستند. به طور قطع در پی این قضیه یك افولی در رابطه میان رژیم صهیونیستی و آمریكا در حال رخ دادن است.