display result search
محمد كریمی گفت: فضای ترجمه كشور سر و سامان آنچنانی ندارد، لذا افراد آماتوری به صرف اینكه زبانی را میدانند، شروع به ترجمه میكنند كه این ترجمهها عموما حالت تجاری و بازاری دارد.
برنامه "گفتوگوی فرهنگی" با موضوع (ترجمه متون تخصصی چالشها و راهكارها با تمركز بر متون دانشگاهی) با حضور محمد كریمی، مترجم و صاحب اثر روانه آنتن شبكه رادیویی گفتوگو شد.
محمد كریمی در مصاحبه با رادیو گفتوگو بیان كرد: وقتی مترجمی اثری را در یك حوزه مشخصی ترجمه میكند، ترجمهاش باید تاثیر برابر با متن اصلی برای مخاطبان آن دانش داشته باشد، یعنی فردی كه متخصص جامعهشناسی است از ترجمهای كه از متون جامعهشناسی ارائه شده، به راحتی بتواند آنرا فهم كند. بدون اینكه در فهم مفاهیم، واژگان و اصطلاحات دچار دردسر بشود و به كتابهای دیگر هم مراجعه كند.
وی افزود: همواره كتابهایی هستند كه جنبه عمومیتر دارند، مترجم درباره این كتابها باید سعی كند زبانی را به كار بگیرد برای مخاطبی كه آن سطح تخصص را ندارد تا حدی قابل فهم باشد، حال بستگی به این دارد كه چه متنی را برای چه گروه مخاطبی ترجمه كنند. از آنجا كه فضای ترجمه كشور سر و سامان آنچنانی ندارد، حوزه ترجمه متون دانشگاهی هم به همین صورت است، ما شاهد هستیم افراد آماتوری به صرف اینكه زبانی را میدانند، شروع به ترجمه میكنند و این ترجمه حالت تجاری و بازاری دارد.
این مترجم ادامه داد: شاید افرادی كه كلمه كتابسازی را استفاده میكنند، شاید بتوان این اصطلاح را درباره ترجمههای بازاری و تجاری هم استفاده كرد، ترجمههایی كه منتشر میشوند اما عموما قابل استفاده نیستند، یعنی وقتی چنین كتابی را به دانشجوی در مقطع تكمیلی معرفی كنید، در مطالعه آن دچار دردسر میشود و آنچه را كه مترجم در كتاب آورده، فهم نمیكند. برای اینكه خود مترجم نیز فهمی از مطلبی كه ترجمه شده به دست نیاورده است.
محمد كریمی گفت: به نظرم نخستین وظیفه مترجم این است كه وقتی ترجمهای را انجام میدهد، قبل از اینكه متن را فهم نكرده باشد، نباید دست به قلم ببرد. ابتدا باید خودش متن را در همان زبان مبداء بفهمد و وقتی فهمید سعی كند كه آن را در زبان مقصد بازآفرینی كند به آن شكلی كه گویش زبان مقصد آن مفهوم را بیان میكند.
وی با اشاره به نابسامانیهای موجود در بازار ترجمه دانشگاهی كشور افزود: ما در حوزه ترجمه معضلاتی در وجه اقتصادی ماجرا داریم، یعنی افرادی كه در دانشگاهها رشته ترجمه میخوانند و باید وارد بازار كار شوند، اما به نظر میآید كه دانشگاهها دانشجوهای رشته مترجمی را به صورت تخصصی تربیت نمیكند كه آمادگی ورود به بازار كار را داشته باشند. بسیاری از دانشجویان رشته مترجمی پس از پایان تحصیل به عنوان مترجم وارد بازار كار میشوند و شروع به ترجمه میكنند و برای آنها فرقی نمیكند، كتابی كه ترجمه میكنند روانشناسی یا جامعهشناسی باشد و فكر میكنند دانستن زبان برای ترجمه هر كتابی در هر حوزهای كفایت میكند.
این مترجم ادامه داد: یك وجه ماجرا اینجاست كه نیاز اقتصادی را باید پس از ورود به بازار كار به نحوی حل كرد. لذا باید بتوانند كار كنند و برای كسب درآمد دست به ترجمه هر كتابی میزنند. سوی دیگر ماجرا مشكلاتی است كه ما در حوزه زبان و واژهسازی داریم. از آنجا كه ما در حوزه علوم انسانی چندان تولیدكننده علم نیستیم و در موضوعات نظری جدید واقعا پای ما میلنگد، و وقتی كتاب جدیدی به زبان فارسی ترجمه میشود، مشاهده میكنیم كه مترجمان در یك معنای مشخص واژههای متفاوتی به كار میبرند كه این شیوه در فهم موضوع اشكال ایجاد میكند. یك بخشی از اشكالی كه در اینجا وجود دارد، در رابطه همكاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
محمد كریمی در مصاحبه با رادیو گفتوگو اظهار كرد: فرهنگستان باید بتواند به موقع درباره واژههای جدیدی كه وارد حوزههای علوم انسانی میشوند، معادل فارسی بسازد و ارائه كند تا مترجمانی كه مشغول ترجمه هستند، در فرهنگها بتوانند واژهها را ببینند و همزمان در دانشگاههایی كه مترجم تربیت میكنند واژههای جدید به آنها معرفی شوند.