تسنیم: تناقضات آشكار، نشان از لرزش ستون‌های جامعه آمریكایی است

یك تحلیلگر گفت: آمریكا مانع ورود برخی كالاها به داخل می‌شود، درحالیكه قبلا سازمان تجارت جهانی را ایجاد كرده بود. این تناقض بین اصولی كه ادعای آن‌را داشت با واقعیت‌ها نشان می دهد اصول و ستون‌های آمریكا درحال لرزش است.

1398/07/16
|
15:50

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، برنامه "آغاز یك پایان" با موضوع (بررسی افول قدرت آمریكا در جهان، خروج از معاهدات تجاری با شركای سابق و جنگ تعرفه‌ای آمریكا و چین) با حضور دكتر محمد خوش‌چهره، استاد دانشگاه تهران و اقتصاددان روانه آنتن شبكه رادیوگفت‌وگو شد.

محمد خوش‌چهره در این مصاحبه عنوان كرد: اكنون چین و هند و برخی كشورهای نوظهور دیگری در حال مطرح شدن در صحنه اقتصاد جهانی هستند كه توانستند بخش‌هایی از تولید صنعتی و فرا صنعتی مزیت را از دست آمریكا خارج كرده باشند، یعنی آنها در قیمت تمام شده، كیفیت و عرضه را با آن قیمت آمریكا نمی‌تواند تولید كند، برای همین بازارهای آمریكا دست چین افتاده است و چین ابرقدرتی در حوزه اقتصاد شده كه ابرقدرت نظامی نبوده است.

وی افزود: از همان مسیر و ادبیات كه قدرتهای نوظهور اقتصادی تحت عنوان مزیت اقتصادی كالاهایی تولید می‌كند كه قیمتش به شدت پایین باشد. در مقطعی آمریكا در تضاد گیر كرد كه بین رفاه بیشتر، رفاهی برای مردم با درآمدهای كمی كه دارند، كالاهای چون خودروی ژاپنی و كره‌ای به شدت پایین‌تر از خودروی آمریكایی شد، همین طور یخچال و تلویزیون. چنین تناقضی به دلیل رفاه مردم فشاری بود كه كالاهای ارزان‌تر از كالای آمریكایی وارد شود و این ورود برای تامین رفاه برخی اقشار آمریكایی ادامه پیدا كرد، در حالی كه می‌دانست كارخانه‌های خودش در حال تعطیلی است.

استاد دانشگاه تهران ادامه داد: ورود كالاهای ارزان‌تر به ایالات‌متحده برای تامین رفاه مردم آمریكا باعث شد بیكاری به نقطه‌ای برسد كه اكنون حجم بیكاری در آمریكا ناشی از همین صنایع كاربر مانند پوشاك باشد و امروز عمده پوشاك آمریكا از خارج وارد می‌شود. به عبارتی بخش بزرگی از تجارت پوشاك در آمریكا و كانادا از سوی كشورهای فرا آمریكایی صورت می‌گیرد. برخی این تضاد را برخی مسئولان آمریكایی به دلیل تامین رفاه لازم دانستند كه انجام شود، اما ترامپ با یك تفكری دیگری به این قضیه نگریست.

محمد خوش‌چهره گفت: ترامپ با این سیاست به اقتصاد آمریكا نگاه كرد كه بی‌كاری در آمریكا نباشد، او بر این نظر بود، همچون كارخانه بی‌.ام. و او كه متعلق به آلمان است و برای صدور محصولاتش به مكزیك، بخش مونتاژش را در این كشور قرار داده، اگر قرار است كه خودرو بی.‌ام.و در آمریكا هم وارد شود، باید كارخانه مونتاژ آن در ایالات‌متحده باشد تا از كارگران محلی در مونتاژ آن استفاده كنند و بخشی از بیكاری ناشی از ورود اتومبیل جبران شود. از طرفی فولاد به شدن ارزان اروپا و كره باعث صنایع سنگین آمریكا را به چالش كشید، زیرا فولاد آمریكا گران‌تر درمی‌آمد و حالا جلوی ورود آن را گرفته است.

وی افزود: آمریكا در حالی مانع ورود برخی كالاها به داخل می‌شود كه قبلا سازمان تجارت جهانی را ایجاد كرده بود تا برخی كشورها مانع صادرات و واردات نشوند. حال امروز پیشگام مانع شدن است، یعنی این تناقض بین اصولی كه ادعای آن‌را داشت با واقعیت‌ها در حال دادن پیام مهم‌تری به ماست كه اصول و ستون‌هایی كه آمریكا بر مبنای آن شكل گرفته در حال لرزیدن است و دچار تناقض شده است. چند بحران از دهه 1990 تا 2007 در آمریكا شروع شد كه بحران معروفی بود كه ركود جهانی را گرفت و از بازار مسكن آغاز شد و به بازارهای مالی و پولی رفت و بعد كل اقتصاد را درگیر كرد.

این اقتصاددان عنوان كرد: بحرانی كه اشاره كردم در پایان دوران ریاست‌جمهوری بوش رخ داد و من آن موقع گفتم این بحرانی كه آغاز شده، بحران اعتماد است، یعنی بی‌اعتمادی مردم نسبت به بازارهای پولی است و می‌خواهند از بازار دلار كنده شوند و سهامی كه سقوط می‌كند، می‌خواهند فرار كنند، این فرارو كنده شدن، به خودشان هم ضربه می‌زند. سه هفته بعد بوش به همین جمله اشاره كرد كه آمریكا در بحران اعتماد قرار گرفته و مردم باید به ما اعتماد كنند و وعده داد كه 700 میلیارد دلار به تولید خودرو كمك كند.

محمد خوش‌چهره گفت: برخی انتقاد كردند كه نظام سرمایه‌داری نباید در اقتصاد دخالت كند. لذا در نشست دو ركن مهم اقتصادی كه در اقتصاد و تجارت جهانی نقش دارند، شامل بانك جهانی و صندوق بین‌المللی پول پیامی دادند كه كمتر گفته شد، پایه‌های نظام اقتصادی و مبانی نظری كه نئولیبرالیزم اقتصاد آمریكا را طراحی می‌كند، پایه‌های آن لغزنده شده و در حال شكستن است. بنابراین ما با اقدامات‌مان مشكلات را با رویكرد رفرمی عقب می‌اندازیم، اما آن‌را حل نمی‌كنیم.

دسترسی سریع