مدیر گروه علمی فلسفه و كلام اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی معتقد است امام رضا (ع) در سبك زندگی رضوی نقطه آغازینِ توجه مردم را به اصل زندگی معطوف كردند كه در كنار مادیات، معنویات را وارد زندگی ساختند.
به گزارش ایلنا، حجتالاسلام مصطفی فقیه اسفندیاری در مصاحبه تلفنی با برنامه «سوفیا» رادیو گفتوگو با اشاره به قاعدهای در مبانی حكمی اظهار كرد: انسان دارای ساحتهای مختلف وجودی است و به تعبیر حكمت صدرایی، مراتب ادراكی انسان مطابق با مراتب كلی در عالم هستی رقم میخورد.
وی افزود: بر اساس اصول حكمی، ارزشمندی انسان به ادراكات اوست و ادراكِ عقلی بالاترین مرتبه را به خود اختصاص میدهد و مِدركات انسان در این حوزه، همان بحث مبدأ و معاد است.
حجتالاسلام اسفندیاری ادامه داد: همانگونه كه در حسن و قبح ذاتی و عقلی مطلبی به نقل از امیرالمومنین (ع) نقل شده، انسان در صورت نبود رسولان، خوبیِ خوبیها و بدیِ بدیها را در خود دفع میكرد.
وی افزود: حضرت رضا (ع) به سان همه انبیاء و اولیا و اجداد طاهرین خود، نقطه مركزی را در حوزه حصولِ معرفت متمركز كردند؛ پس یكی از بزرگترین مسئولیتهای امام (ع)، ادامه رسالت انبیاء است و باید عقل را متوجه مبدأ و معاد معطوف نماید.
این استاد دانشگاه با طرح این پرسش كه چه غباری بر عقل بشر نشسته است كه باید مجددا به سمت مبدأ و معاد معطوف گردد، خاطرنشان كرد: انسان گرفتار غبار غفلت است و اساس دین به این مهم اختصاص مییابد.
وی با بیان اینكه امام رضا (ع) نقطه آغازینِ توجه مردم را به اصل زندگی معطوف مینمایند، اظهار كرد: زندگی انسان فقط ظاهری نیست؛ پس باید حیات انسان را عقول ببینیم و حیات ظاهری تنها بخشی از این معقولات است.
همچنین در ادامه برنامه دكتر غلامرضا جلالی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ قم در گفتگو با برنامه «سوفیا» با اعلام اینكه سبكهای زندگی گونهها و كاربردهای مختلفی دارند، اظهار كرد: به قول كانت، سبكها تحت تاثیر زمان و مكان بوده و متغیر میباشند.
وی اضافه كرد: همه امور زندگی انسان شامل ابعاد فكری، هنری و بحثهای مادی نظیر پوشاك و خوراك و امور اقتصادی ذیل امور زندگی انسان جای میگیرد.
جلالی افزود: تنوع سبكهای زندگی به ضرورتها و دلبستگیهای انسان باز میگردد و تجربیات یك قومیت را نیز در پشت خود دارد و لذا تنوع سبكی زندگی شكل پیدا میكند.
وی با بیان اینكه میان سبكهای زندگی و عینیت زندگی و زندگی طبیعی انسان رابطهای نا گسستنی وجود دارد، گفت: آیا صرفا بنا بر ترجمه آثار یونانیها یا هندوها، به تنهایی میتوانست سبك زندگی را به حدی تغییر دهد كه اسلام را نیز تحت الشعاع خود قرار بدهد؟
جلالی اضافه كرد: دوره تفكیك اسلامی زمانی بود كه دین پدید آمده و دیدگاههای خود را به ملتها انتقال داده است و مردم ضمن تأمل در دین، آنهایی كه با اسلام در ارتباط بودند، در آموزههای آن تأمل میكردند.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ قم یادآوری كرد: از قرن سوم و گستره اسلام با ورود نهضت ترجمه، شاهد چالشهایی با تفكرات اسلامی و اندیشههای پیشین سرزمینها بودیم و لذا در مقام دفاع از دیدگاههای خود سعی داشتند اشكالاتی بر اسلام وارد آورند. …