نادر مشایخی با اعتقاد بر اینكه «موسیقی یك پدیده دانشگاهی و تولید انبوه نیست»، در این زمینه توضیح داد: از هارمونی فست فود درست كردهاند؛ یعنی دارند سعی میكنند تولید انبوه ایجاد كنند.
به گزارش ایسنا، در سومین نشست بخش پژوهش سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر كه با موضوع «سیستمهای آموزش نوین موسیقی در جهان» برگزار شد، نادر مشایخی مطالبی را درباره نحوه صحیح آموزش موسیقی بیان كرد.
این آهنگساز و رهبر اركستر درباره سن مناسب برای آموزش موسیقی به كودكان گفت: كودك از شش، هفت ماهگی امكان این را دارد كه یاد بگیرد بشنود. ابتدا كودك باید یاد بگیرد كه موسیقی را بشنود. دقت در شنیدن از شش ماهگی قابل آموزش است. مسلماً شكی نیست كه كودك پیش از تولد هم میشنود. به نظر من كودكان ایرانی فردیتشان را كشف كردهاند و زمان خودشان را دارند.
مشایخی با اشاره به اهمیت بحث آموزش، مطرح كرد: حدود 60 ـ 70 سال پیش آموزش موسیقی در ایران بسیار خوب بود. دقیقاً همان چیزی بود كه باید میبود. یعنی شاگرد به دنبال استاد میرفت. همه چیز حساب شده بود. شاگرد از همان اول حق نداشت كه ساز را بردارد و بنوازد. از طرفی هم استاد به شاگرد یاد میداد كه در برابر موسیقی افتادگی داشته باشد. استادان زیادی از همین نوع آموزش دیدن بیرون آمدند. اشتباه بزرگی كه الآن در همه جای دنیا وجود دارد این است كه موسیقی دانشگاهی شده است. موسیقی یك پدیده دانشگاهی و تولید انبوه نیست. از هارمونی فست فود درست كردهاند. یعنی دارند سعی میكنند تولید انبوه ایجاد كنند. حالا ما تمام كتابهای هارمونی آمریكایی را به كودكان یاد میدهیم ولی این چیزها تأثیری در دید كودكان نسبت به موسیقی ندارد. بنابراین فقط دنبال مدرك گرفتن هستند.
این هنرمند با اشاره به تحصیل خود در دانشگاه موسیقی وین، گفت: اتفاقاً دانشگاه موسیقی وین یكی از جاهایی است كه این منطق را فهمیده است. آنها حتی معتقدند كه دانشگاه نیستند، بلكه آكادمی هستند و فقط اسم آن را دانشگاه گذاشتهاند، نوع تدریس آنها دانشگاهی نیست. سیستم دانشگاهی باعث میشود كه كسی چیزی یاد نگیرد.
مشایخی كه سالها رهبر اركستر بوده است، اظهار كرد: اركستر سمفونیك یك نهاد قرن 19 میلادی است. یعنی ما داریم سعی میكنیم در دنیایی كه بسیاری از مطالب آن دموكراتیك است، كار كنیم. مردم ایران گوششان بیشتر با موسیقی كلاسیك ضبط شده عادت دارد، در صورتی كه صدای موسیقی زنده فرق میكند. یك عده از موسیقی روحوضی انتقاد میكنند ولی به نظرم آنها حواسشان خیلی جمع بوده است. حوض یك حفره خالی است و آنها روی چوب مینشستند و صدایشان تقویت میشده است.
او با اشاره به اینكه نقیصه سیستم آموزشی ما به فرهنگ شنیداری برمیگردد، ادامه داد: لازم است كه كودكان توانایی این را داشته باشند كه كیفیت صدا را درك كنند و خودشان یك جنبه عاطفی در آن كشف كنند. یك كودك باید این توانایی را داشته باشد. ما در موسیقی باید از یكی از روش هایی كه از اواخر قرن قبل شروع شده و ما در ایران آن را به نام شناخت شناسی میشناسیم و به درستی آن را تدریس میكنند، اسفاده كنیم. این روش سعی میكند یك فضای دو جانبه به وجود آورد. یعنی اینطور نیست كه شاگرد فقط باید كاری را انجام بدهد كه استاد انجام میدهد. این روش در واقع چگونه شنیدن را به كودك یاد میدهد.
مشایخی درباره اركستر سمفونیك تهران گفت: میخواهم امید این را بدهم كه اركستر سمفونیك در یك سال آینده بسیار خوب خواهد شد. شورا تمام هم و غمش این است كه سعی كند اركستر سمفونیك این امكان را پیدا كند كه در برابر موسیقیای قرار بگیرد كه ارزشش را دارد. موسیقیای كه نه تنها زیباست، بلكه در زندگی الهامبخش است. یعنی آن مخاطبی كه بلند میشود و بعد از كنسرت به بیرون میرود یك تغییری كرده باشد. در آن صورت است كه میتوانیم بگوییم موسیقی آن كاری كه باید را انجام داده است. نوازندگان اركستر سمفونیك تواناییهای بالایی دارند، منتها باید تجربه نوازندگیشان را بالا ببرند.
این رهبر اركستر در پایان خاطرنشان كرد: شونبرگ میگوید معلم خوب معلمی نیست كه هر چیزی را كه میداند به شاگرد یاد بدهد، بلكه معلم خوب معلمی است كه هر چیزی را كه شاگرد نمیداند به او یاد بدهد. یعنی معلم خوب باید شاگرد را بشناسد. از لحاظ روانی هر فردی ویژگی هایی دارد.