خبرگزاری فارس-؛ رسالت رسانه در راستای ترمیم و اصلاح عملكرد نهادهای فرهنگی

داووی گفت: رسانه اگر در اختیار باشد می‌تواند سه كار را انجام دهد: هم رفتاری را كه دیگران ایجاد كرده‌اند و ناقص است را ترمیم كند. هم رفتاری را كه دیگران ایجاد كرده‌اند و غلط است را تصحیح كند و هم رفتاری كه دیگران ...

1401/03/02
|
13:03

خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: برنامه «ساعت بیست و چهار و یك دقیقه» با هدف معرفی و آگاهی بخشی علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگ‌های شناختی هم در قالب‌های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملكرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت‌وگو رفته است. این میزگرد كه با همكاری خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو به روی آنتن می‌رود، با استفاده از تكنیك‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تكنیك‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه شناختی می‌پردازد.

در فصل نخست این برنامه كلیات علوم شناختی با محور رسانه، در فصل دوم موضوع مقاومت در ساحت رسانه با تأكید بر تكنیك‌های شناختی و در فصل سوم هم انقلاب اسلامی در ساحت رسانه با تأكید بر تكنیك‌های علوم شناختی بررسی شد. فصل چهارم این برنامه، موضوع علوم شناختی و ساختارسازی و رفتارسازی مورد بررسی قرار گیرد.

در قسمت اول از فصل چهارم برنامه «ساعت بیست و چهار و یك دقیقه» دكتر معصومه نصیری به عنوان كارشناس مجری با دكتر علیرضا داودی (كارشناس رسانه و علوم شناختی) به بحث درباره علوم شناختی، ساختارسازی و رفتار سازی پرداختند.

معنا و مفهوم ساختارسازی و رفتارسازی و تأثیر و جایگاه آن در حوزه علوم شناختی چگونه و كجا هست و چه مباحثی را در برمی‌گیرد؟

داوودی: البته باز هم تأكید می‌كنم كه ما فقط بخشی از حوزه علوم شناختی را بحث می‌كنیم كه مرتبط با رسانه است. رسانه اگر در اختیار باشد می‌تواند سه كار را به صورت جدی انجام دهد: هم رفتاری را كه دیگران ایجاد كرده‌اند و ناقص است را ترمیم كند هم رفتاری را كه دیگران ایجاد كرده‌اند و غلط است را تصحیح كند و هم رفتاری كه دیگران عاجز از ایجاد كردن آن هستند اما جزء بایدها و بایسته‌های یك جامعه تلقی می‌شود را ایجاد و حاصل كند. پس بنابراین ما وقتی از رسانه صحبت می‌كنیم یعنی یكی از قدرتمند‌ترین ابزارهای ساختن رفتار است. حوزه شناختی در این زمینه می‌گوید این رفتارهایی كه باید ساخته و پرداخته و تثبیت و نهایتاً پخش شود از كدام ساختار باید تبعیت كند، مؤید كدام ساختار باشد، مجاور كدام ساختار قرار بگیرد و در مقابل كدام ساختار عمل كند.

پس ما حوزه ساختار رفتارسازی مخاطب توسط رسانه را به عنوان یكی از مهم‌ترین مفاهیم فصل چهارم بررسی می‌كنیم. رفتار مخاطب در دو ساحت كلی است؛ یا خطی یا فلت است. در هر ساحت امكان دارد مخاطب تك مفهومی حركت می‌كند و بعضی وقت‌ها تركیبی از مفاهیم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و ... با ضرایبی بر اساس ساختار ذهنی حركت می‌كند.





مبتنی بر مسئله موجود اتفاق می‌افتد یعنی ممكن است كه مخاطب روزی در سیاست، تركیبی رفتار كند و در اقتصاد نگاه تك بعدی داشته باشد ولی یك روزی در اقتصاد تركیبی رفتار كند؟

داوودی: امكان دارد سهمی از اقتصاد و سیاست و امنیت در كنار هم قرار بگیرند و در رفتار اجتماعی بروز ‌یابد. در حالی كه می‌بینید این مدل رفتار محصول یك فرایش ذهنی از سه گزاره اقتصادی، سیاسی و امنیتی است. به طور مثال در مسئله‌ « حجاب» مفاهیمی چون پوشش، حیا و غیرت یك ساختار ذهنی را ایجاد می‌كنند كه نهایتاً به مفهوم كلان «عفاف» منجر می‌شود. به همین دلیل هم تعریف عفت و عفاف در آمریكا، در اروپا و در كشورهای آسیایی با هم متفاوت است. در ایران اما خیلی مفاهیم به هم می‌ریزد و تغییر می‌كند. من این را با یك مثال جلو ببرم. چند وقت پیش در مجموعه‌ای حضور داشتم كه دارای آداب و سنن خاص خود بودند. خانمی آمد كه این خانم هم بر اساس گزاره‌های ذهنی خود كلاً اعتقادی به نوع پوشش خاصی نداشت. خیلی‌ها به او اعتراض كردند. ظاهراً ایشان هم منتظر بود كه به او اعتراض كنند كه او هم شروع به فضاسازی كند. گرد و غبارها كه خوابید، سراغ او رفتم وخواستم تا با هم صحبت كنیم. گفتم شما اگر در آمریكا و با پوشش برقع به یك كاباره بروید شما را بیرون می‌كنند یا حتی در اروپا و در فرانسه با برقع در خیابان حاضر شوید به شما گیر می‌دهند و می‌گویند كه این پوشش برخلاف قانون‌شان است. پرسیدم؛ این را قبول داری؟ پاسخ مثبت داد. گفتم؛ شما این را می‌پذیری كه در یك محل كه می‌دانی به تعبیر ما محل فساد است نمی‌توان با هر پوششی حضور یافت، اما وقتی به این‌جا می‌رسی حاضر نیستی كه وجود قواعد و قوانین را بپذیری؟ دو حالت بیش‌تر ندارد، یا می‌خواهی لجبازی كنی یا می‌خواهی یك چیزی را بفهمانی.

بعد از آن وارد مباحثی شدیم و فهمیدیم كه این بروز رفتار نشأت گرفته از یك ساختار ذهنی مفهومی در چند ساحت است كه در این مدل رفتار می‌تواند با زبان اعتراض -به تعبیر خودش- دیگران را متوجه برخی گزاره‌ها كند. در حالی كه به او گفتم این مدل بروز رفتار، نه تنها موجب انتقال آن گزاره‌های ذهنی نمی‌شود، بلكه به دلیل ایجاد تقابل، اساساً اصل موضوع گم می‌شود. وقتی یك نفر از این‌ افراد را می‌بینید، می‌توان گفت كه استثناست، اما وقتی این استثنا عمومی می‌شود، باید گفت چند ده دستگاه در كشور با بودجه میلیارد فعالیت می كنند كه وظیفه آن‌ها ساختن ساختار رفتار متناسب با فرد شرقی، آسیایی، ایرانی، مسلمان، معتقد و مؤمن است، اما نتوانسته‌اند. چرا نتوانسته‌اند؟ به هزار و یك دلیل! در هر صورت اگر نقطه گرانیگاه را رسانه در نظر بگیریم كه می‌بایست آن نقص را ترمیم و جبران می‌كرد این كار صورت نگرفته است. پس وقتی از حوزه علوم شناختی در رسانه نسبت به ساختارسازی و رفتارسازی صحبت می‌كنیم، وارد یك فضای بسیار پیچیده‌ می‌شویم كه در آن باید به ظرافت رفتار شود.

شما معتقد هستید كه رسانه می‌توانسته اصلاح‌گر باشد و یا متفاوت رفتار كند؟

داوودی: رسانه می‌توانسته است آن سه كاری كه باید انجام می‌شده را انجام بدهد. یعنی كسانی قرار بوده رفتارسازی كنند و كارشان نقص داشته اما رسانه می‌توانسته آن را كامل كند.

ممكن است رسانه بگوید كه من انعكاس دهنده رفتارهای كسانی هستم كه قرار بوده ساختارسازی و رفتارسازی كنند، یعنی همان تعداد نهاد فرهنگی با بودجه‌های مشخص و نمی‌توانم چیزی غیر از ساحت رفتاری آن‌ها را انعكاس بدهم كه خود ممكن است ضد ساختار و ضد رفتار باشد.

داوودی: ما نمی‌توانیم یك بام و دو هوا و لیل لیل كنان با رسانه حركت كنیم! چطور موقعی كه به حوزه منافع می‌رسیم رسانه‌ای‌ها خود را ركن حاكمیت می‌نامند، اما آن موقع كه باید به داد حاكمیت برسند می‌گویند ما صرفاً منتقل كننده پیام هستیم؟ این یك نگاه كاسبكارانه و دلال‌مآبانه در رسانه است. ارزش افزوده مال التجاره ما رسانه‌ای‌ها ارتقاء سطح درك عمومی در یك جامعه است كه منجر به توسعه شود و نه صرفاً رشد. فرق بین توسعه و رشد چیست؟ طرف ماشین یك میلیارد تومانی می‌خرید و در آن می‌نشست و كمربند نمی‌بست؛ رشد پیدا كرده بود اما توسعه نه. وقتی رسانه آموزش می‌دهد تا كمربند هم ببندد.، یعنی توسعه هم اتفاق می‌افتد. كار رسانه آن است كه رابطه بین ساختارهایی كه باید ایجاد می‌شده و نشده یا شده و ناقص است را ترمیم كند. آن هم با توجه به شرایط امروز كه رسانه دیگر انحصاری نیست و كاملاً فراگیر شده است و هر فردی در جامعه یك رسانه دارد.

یك مثال دیگر هم می‌توان زد. حضور خانواده یك مسئول در كشوری با یك شرایطی خطا و اندر خطاست و توجیه آن هم یك خطای بزرگ‌تر اندر خطای این خطاها است. حرف زدن‌های بدون بررسی به اسم عدالت‌خواهی و سوت‌زنی و افشاگری هم غلط اندر غلط و خطا است. همه این خطاها و غلط‌ها یك سوژه در رسانه‌های بیگانه می‌شود كه روی آن مانور بدهند.

خیلی‌ها بر اساس این مثالی كه زدید می‌گویند كه اگر رسانه وفضای مجازی نبود شما این ماجرا را نمی‌فهمیدید.

داوودی: حالا كه فهمیدیم چه شده است؟ شما می‌خواهی این را افشا كنی، اما چرا در ماه رمضان و آن هم درست در شب‌های قدر بهداشت روانی جامعه را به هم ریختید؟ اسم این افشاگری نیست! بر فرض هم كه جامعه این را فهمید، چه تأثیری غیر از ناامیدی و پاس گل به رسانه های بیگانه دارد؟ من نمی‌دانم كسی كه این حرف را می‌زند و كسی كه آن اقدام را انجام می‌دهد چه كسانی هستند اما آن صدا از حلقوم دشمن برای زدن انقلاب و رهبری است.

برخی هم این مسئله را به اسلام ربط می‌دهند!

داوودی: اشرافی‌گری در بین مسئولین و خانواده آن‌ها و در هر وابسته نسبی و سببی‌شان غلط اندر غلط است و اصلاً قابل پذیرش و توجیه و بخشش نیست. اشرافی‌گری یعنی تركیب زر و زور و تزویر برای ماندن در قدرت به هر ترتیبی، و الا علی (علیه السلام) بیست و پنج سال خانه‌نشین نمی‌شد و امام زمان(عج) غایب نمی‌شد. این تعارف ندارد. نگاه اشرافی‌گری یعنی همان نگاهی كه می‌روند از علی مطالبه سهم می‌كنند. از نظر بنده، خالص نگاه اشرافی جهل مركب است كه قطع الیقین در مقابل امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا صف‌آرایی شد. اصلاً با وجود نگاه اشرافی‌گری، ما با لیبرالیسم و كاپیتالیسم و اومانیسم چه فرقی داریم؟ ما انقلاب كردیم كه از این ایسم‌ها فارغ شویم.

احتمالاً نگاه لاكچری به مفاهیم ایدئولوژیك حوزه انقلاب وجود داشته است.

داوودی: نگاه لاكچری داشتن یعنی مستر یزید كه مستر حسین را كشته است و عجب خطایی كرده است! ته نگاهش این است یعنی شما را از یك انقلابی تبدیل به یك شبه انقلابی می‌كند. شبه انقلابی یعنی پر از التقاط مفهومی است. اما جار زدن این مسئله در لیالی قدر با آن وضعیت الان چه چیزی را عاید كرد؟ غیر از اینكه اینترنشنال و رادیو فردا و تمام جریانات ضد انقلاب برای این حركت كف و سوت می‌زنند! بعد نهایتاً این را فوكوس روی انقلاب و روی رهبری می‌كنند. مردم و افكار عمومی چه می‌گویند؟ این یعنی نه ساختاری برای اصلاح آن رفتار اشرافی وجود دارد و نه ساختاری برای بروز این مدل شكل گرفته است. پس هر دو محصول نقص در ساختارسازی در رفتارسازی در یك كشور هستند.

ضلع سوم ندارد؟

داوودی: این هم قابل تأمل است. رسانه باید این‌جا چه كار می‌كرده است؟ مگر نمی‌گوییم كه ساختار ایراد دارد، رسانه باید به كمك ساختار بیاید كه اصلاح شود.

حالا اگر ساختار روی رفتار رسانه تأثیر گذاشته باشد هم یك نكته است.

داوودی: مثل نحوه پوشش خبری ماجرای اصفهان كه وقتی پرسیدیم چرا این گونه عمل كردید، گفتند كه اگر ما نمی‌گفتیم رسانه‌های بیگانه می‌گفتند. این خیلی نكته مهمی است كه حوزه شناختی، شما و حوزه ذهنی شما را می‌شناسد، شروع به دستكاری كردن فاكتورهای ذهنی می‌كند و خطای محاسباتی ایجاد می‌كند و خطای محاسباتی، خطای تصمیم‌گیری و خطای تصمیم‌گیری، خطای در عملكرد ایجاد می‌كند. وقتی این همه خطا پشت سر هم قرار می‌گیرد پدیده‌ای كه مثل دفعات قبل می‌شده راحت جمع كرد، تبدیل به یك پدیده ضد امنیتی می‌شود.



حالا جامعه در حوزه اجتماعی وقتی می‌خواهد اكت فرهنگی داشته باشد با تأثیر بر آن پدیده ضد امنیتی صحبت می‌كند. طرف بدحساب است، می‌گوییم كه خانم، آقا چرا بدحساب كرد؟ می‌گوید فلانی میلیاردی دزدیده است و چرا به من گیر دادی؟ یعنی فرد برای توجیه غلط جزئی خود استناد به غلط كلی می‌كند. برای همین حوزه شناختی می‌گوید كه آقای رسانه چه كار داری می‌كنی؟

اگر اهالی رسانه خود در مفاهیم شناختی دچار انحراف در رفتار شده باشند چه؟

داوودی: سه عامل باعث این انحراف می‌شود؛ دانش ندارد، بینش ندارد، نگرش ندارد. دانش، بینش و نگرش كنار همدیگر شما را به روش می‌رساند. در رسانه، شما هر عملی كه دارید روش شماست و پشت این روش، بینش و نگرش و منشی وجود دارد، بنابراین من اجازه دارم كه شما را قضاوت كنم. این جمله لاكچری كه من را قضاوت نكنید، به نظر من در این زمینه مفهوم ندارد و خودش یك كاسبی جدی است. رهبر معظم انقلاب در همین دیدار اخیری كه با دانشجویان داشتند جملات خیلی گرانبهایی را فرمودند مبنی بر این كه مراقب باشید حرف‌هایی كه می‌زنید یك دفعه توسط دشمن مورد استفاده قرار نگیرد و مخرج مشترك با دشمن نشود. همین یك جمله بس است كه ملاك باشد برای این گروه كه اسم خود را افشاگری و سو‌ت‌زنی می‌گذارد. این دقیقاً مخرج مشترك با دشمن است، حالا شما اسم آن را هر چه بگذارید اصل ماجرا را كه عوض نمی‌كند.

مخصوصاً شما متوجه شوید كه در این رفتار نه نگرش عدالت‌خواهانه بوده، نه سوت‌زنی و نه افشاگری و یك بازی درون جریانی است.

داوودی: اشرافی‌گری یك حماقت بی‌عرض و طول است، این مدل پرداختن آن هم حماقت بی‌عرض و طول است، حالا وقتی شما درست در این فضا جامعه را دچار ناامیدی و سرگشتگی می‌كنید به چه نتیجه‌ای می‌رسید؟ در همین دیدار اخیر دانشجویان با رهبر انقلاب، در پاسخ به دانشجویی حضرت آقا خیلی زیبا فرمودند، همان‌هایی كه شما به آن‌ها انتقاد می‌كنید یك روزی جای شما به یك سری دیگر انتقاد می‌كردند. پس مراقب باشید كه انقلابی پاك، انقلابی قدرتمند، انقلابی مقتدر، انقلابی خدایی شدن پروژه نیست و یك پروسه است. حواس شما باشد كه اگر به آن‌جا بروی و مسیر را طی نكرده باشی یكی مثل خودتان می‌نشیند و به حركت شما انتقاد می‌كند.

و تو چه بسا بدتر از آن كسی شوی كه به او انتقاد كردی!

داوودی: پس حوزه شناختی این‌جا می‌گوید كه شما در این ساختارسازی كه قرار است به رفتارسازی منتج شود، عالمانه‌تر، دقیق‌تر و هوشمندانه‌تر رفتار كنید؛ جامعه شوخی و وسیله بازی نیست. منصب و قدرت و امضا و جایگاه و كارگزاری هم مقوله شوخی نیست. برنامه‌ای درباره تجربه كسانی كه زندگی آن‌ها در یك ساعاتی متوقف شده و دوباره از سر گرفته شده از رسانه پخش می‌شود. از این نظر كه بشیر و نذیر است خیلی خوب است اما نمونه یكی از برنامه‌هایی است كه شناختی كار نمی‌كند. با تعدادی از دانشجویان و طیف های مختلفی از افراد در جامعه صحبت می‌كردم؛ فكر می‌كنید كه برداشت مخاطب از این برنامه چه بود؟ می‌گفتند كه دكتر ما نباید به هیچ كسی هیچ حرفی بزنیم، آن دنیا راجع به آن از ما سؤال می‌شود.

این برنامه جامعه را به سمتی حركت می‌دهد كه شما امر به معروف و نهی از منكر را كنار بگذارید؛ مسائل را شخصی كنید و اجتماعی نبینید. اصلاً تعلیم و تربیت و حوزه بروز دین در رفتار اجتماعی تحت الشعاع قرار می‌گیرد. اینكه هر كاری دل شما می‌خواهد در جامعه بك و فقط دل شما پاك باشد!

جامعه‌ای كه مفاهیم بنیادین در آن رقیق شود، براندازی در آن صورت نمی‌گیرد استهاله صورت می‌گیرد و فكر نكنیم كه اگر در جامعه‌ای استهاله صورت گرفت همه چیز خوب می‌شود. آن جامعه غیر قابل زیست می‌شود. جامعه آمریكایی و برخی از جوامع اروپایی این تصاویر خیلی خشگل از خیابان‌ها با خانه‌های یكدست و لاكچری و درخت‌های خوب و همه با هم مهربان هستند، نیست. خودشان می‌گویند كه ما وارد عصر انحطاط شدیم. اولین بحثی را هم كه روی آن دست می‌گذارند اخلاق است. می‌گویند كه اخلاق در حال اضمحلال است كه جامعه رو به انحطاط است. این را ما نمی‌گوییم، خود آن‌ها می‌گویند.

در كشورهای غربی هم یك جریان بازگشت به اصول آرمان‌ها هست.

داوودی: من در خیلی از كشورها دیدم كه افرادی اعتقادی به هیچ دینی ندارند اما نسبت به مسئله برهنگی دچار عذاب هستند. مفهوم رابطه یعنی رابطه سیاستمدار با سیاستمدار، سیاستمدار با مردم، مردم با مردم و مردم با سیاستمدار هیچی در نیامده است. حوزه شناختی می‌گوید اگر سیاستمدار و یا خانواده سیاستمدار نقص دارد و درگیر تجملات شده است، رسانه باید با فهم و روش و منش و نگرش دقیق به آن بپردازد، نه این‌كه شروع كند در جامعه تشت را زدن. پس وقتی شما اسم افشاگری را روی آن می‌گذاری -كه آن هم افشاگری نیست- یعنی شما تربیت نشده‌ای. سیاستمدار تربیت نشده است و رسانه هم تربیت نشده است! پس حوزه شناختی این‌جا چه می‌گوید؟ حوزه شناختی می‌گوید كه اگر ساختار رسانه نقص دارد باید ترمیم و اصلاح شود كه هم آن سیاستمدار جرأت خطا نكند و هم هر كسی از راه رسید به اسم اصلاح و عدالت و فلان هر حرفی را نزند. وقتی رسانه به عنوان شاقول تعادل قرار نگیرد، نمی‌تواند حركتی را شروع كند. پس ما در فصل چهارم می‌خواهیم به این مسئله بپردازیم كه علوم و تكنیك‌ها و مسیریابی و فرم‌بندی شناختی چگونه می‌تواند به یك رسانه كمك كند كه ساختاری را اصلاح، ترمیم، تكمیل یا ایجاد كند كه منجر به بروز رفتاری متناسب با شأنیت یك جامعه باشد. یعنی رسانه تراز.

هر چند كه من هنوز معتقد هستم كه این فرایند چند ضعلی است و رسانه می‌تواند تحت تأثیر اقتصاد و سیاست و ایدئولوژی افراد قرار بگیرد و تأثیر شناختی در مطالبه‌گری كه می‌تواند اصلاح‌گر مسیر باشد هیچ كاری نكند.

داوودی: در حوزه شناختی، رسانه ابزاری است در خدمت انسان كه به نسبت خود حوزه شناختی قرار است مفاهیمی را تولید كند. پس بنابراین ما آن‌جا كه صحبت از این گزاره‌ها می‌كنیم درحال صحبت از بهره‌مندی از علوم شناختی و تكنیك‌ها و تاكتیك‌های منبعث از علم شناختی برای ایجاد رسانه تراز است. متأسفانه ما نه تنها در حوزه عمل بلكه در حوزه درك و مفهوم هم با رسانه و رسانه‌ای‌های تراز فاصله داریم!

در این فصل ما جایگاه مخاطب را هم باید مورد تلنگر قرار بدهیم كه آیا وظیفه‌ای برای حفاظت از چارچوب‌های فكری‌اش دارد؟

داوودی: تنها چیزی كه می‌توانم راجع به مخاطب عرض كنم این است كه باید سعی كند خود را به نقطه‌ای برساند كه آقا و خانم فلانی برای او ملاك انقلابی‌گری یا تراز نشود. اینكه انقلابی یعنی این آدم و اگر این آدم خطا كرد، انقلاب به خطر افتاده است غلط است. اینكه در دیدار دانشجویان با رهبری یكی گفت كه عنوان انقلابی را از آن مجلس بردارید چون این اتفاق برای یك نماینده مجلس افتاده است، این یعنی روش و منش و دیدگاه و تحلیل غلط. مگر انقلابی‌گری یك قوه خلاصه در یك آدم است كه اگر بد عمل كرد ما بگوییم كه عنوان انقلابی را از روی مجلس بردارید؟

در واكنش به گذاشتن یك بازیگر در خانه سالمندان، عده‌ای در فضای مجازی خطاب به وی نوشتند كه حق تو است كه این جوری شدی، تو همان هستی كه برای انقلاب یك سرود خواندی! یعنی به جایی رسیده اند كه بدبختی یك نفر را به خواندن سرود انقلابی ربط می دهند و آن را حقش می دانند!

داوودی: این همان سفسطه و روش رسانه‌های بیگانه است. البته این‌كه این آقای رویگری كه این عمل كه ایشان را در خانه سالمندان بردند غلط است، غلط‌‌تر آن سیستمی است كه از این آدم حمایت نكرده است كه این آدم به آن نقطه رسیده است، غلط اندر غلط اندر غلط این است كه آدمی چنین چیزی می‌نویسد. این‌جا مخاطب محصول است اما مخاطب یك چیزی را باید دقت داشته باشد، داشتن تحلیل دقیق می‌تواند او را از سرگشتگی جدا كند. این را دقت كنید. نه داوودی ملاك انقلابی‌گری در مجلس است و نه آن كسی كه رفتار داوودی را جار زده است نماد عدالت‌خواهی و عدالت‌گری است. هیچ كدام از این‌ها نماد نیستند پس نه مفهوم عدالت را با آن آدم بسنجیم و نه مفهوم انقلابی‌گری را با آن یكی بسنجیم. این‌ مفاهیم خیلی رفیع‌تر و عمیق‌تر هستند. مگر ما اسلام را از عمروعاص یا معاویه گرفته‌ایم ؟ ما اسلام خود را از علی گرفته‌ایم. مگر عدالت‌خواه‌تر از علی هم بوده است؟ آیا مگر علی (ع) می‌خواست عدالت‌خواهی كند این جوری عدالت‌خواهی می‌كرد؟ پس برای مخاطبان افراد نباید ملاك نفی نباشد. رفتار خوب افراد نشأت گرفته از آن دیدگاه ایدئولوژیكی و مكتبی است اما رفتار غلط آن‌ها نشأت گرفته از آن تأثیرپذیری از زر و زور و تزویر است.

یا حفره‌های شناختی جدی یا استحاله معانی جدی كه برای آن‌ها اتفاق افتاده است.

داوودی: حالا آن آدم رسانه‌ای باشد كه وا مصیبتا، سیاستمدار باشد كه وا اسفا، یك پزشك باشد كه وا اسلاما. درباره پزشكان گفته می‌شد كه پول می‌گیرند و زیرمیزی دریافت می‌كنند و... اما وقتی كرونا آمد، اولین شهید راه سلامت یك دانشجوی پزشكی بود كه خودش را فدا كرد. دیدیم در این دوران تمام كادر درمان به خط شدند. پس اگر ساختار فرصتی را ایجاد كند ولو تصنعی و آزمایشگاهی، اثبات می‌شود كه همه پزشكان زیر میزی بگیر و نیستند! در صورتی كه در آمریكا و اروپا پزشكان فرار می‌كردند. مردم به هم رحم نمی‌كردند. غارت دستمال توالت و ماسك در اروپا و استرالیا و كانادا و... را یادمان نمی‌رود؛ این‌ها تاریخ پنجاه سال پیش نیست برای دو سال پیش است و یاد ما نرود كه در ایران چه تعداد از دانشجویان رشته پزشكی و پرستاری و عوامل بیمارستانی در این راه جان خود را از دست دادند. پس این‌جا كه خوب است نشأت گرفته از دین و مكتب و ایدئولوژی و انقلاب و اسلام است، اما اگر اشتباهی هست به خاطر نقص سیستم یا نقص ساختار یا نقص حفره‌های شخصیتی خود آن آدم و ... است.بنابراین حوزه شناختی این‌جا دقیقاً راجع به همین موضوعات صحبت می‌كند كه ساختاری كه تراز باشد رفتار در تراز را ایجاد می‌كند.

به گزارش خبرگزاری فارس، مجموعه برنامه «ساعت بیست و چهار و یك دقیقه» كاری از رادیو گفت و گو با همكاری سرویس هنر و رسانه خبرگزاری فارس، به تهیه كنندگی نوشین رهگذر، سردبیری دكتر علیرضا داودی، اجرای كارشناسی دكتر معصومه نصیری و هماهنگی عاطفه علی پور نوذری روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت 16 از طریق امواج رادیو موج fm ردیف 103،5 مگاهرتز تقدیم علاقه‌مندان به حوزه علوم شناختی می‌شود.

برنامه ساعت بیست و چهار و یك دقیقه با هدف معرفی و آگاهی بخشی علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگ‌های شناختی هم در قالب‌های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملكرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت و گو رفته است. این میزگرد با استفاده از تكنیك‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تكنیك‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه‌ی شناختی می‌پردازد.

انتهای پیام/

دسترسی سریع