دانشگاه ادیان و مذاهب: چرا «شر» فقط گریبان برخی انسان‌ها را می‌گیرد؟

نعمیه پورمحمدی با اشاره به این‌كه برخورد برخی افراد با «شر»، شخصی‌سازی شده است، تأكید كرد كه اینان كسانی هستند كه اعتماد، ایمان و عشق خود را به خداوند از دست داده‌اند.

1399/07/08
|
12:42

نعیمه پورمحمدی استادیار فلسفه دین دانشگاه ادیان و مذاهب در گفت‌وگوی تلفنی با برنامه سوفیا، از یونگ، فیلسوف و روان‌شناس سوئیسی مطلبی را نقل كرد و گفت: او با طرح پرسشی، مانع شدنِ خداوند در مقابل «شر» را مطرح می‌كند و در ادامه اعلام می‌دارد كه آیا باری تعالی نمی‌خواهد شر را از میان بردارد و چرا با وجود خدا، باز هم شرارت‌ها در دنیا وجود دارد؟

وی این نقل قول را به رفتاری غیرمنطقی در مقابل شر گره زد و افزود: در نقلی دیگر آمده است كه خداوند خیر محض است و با پدیده‌های شرارت‌بار در جهان سازگار نیست.

پورمحمدی حجم زیاد شرها و تنوع نامتناسب شرور را در جهان مثال زد و گفت: برای تعدادی از انسان‌ها شر بسیاری به وجود می‌آید و برای برخی افراد شر كم‌تری بروز و ظهور می‌كند و این دو بر اساس تعریفِ فلسفی، با هم سازگار نیستند.

وی دلایل این پرسش را این‌گونه تشریح كرد: خداوند عالم مطلق است و امكانِ دانستن هر چیزی از جمله از بین بردن شر را دارد و از طرفی اگر خداوند قادر مطلق باشد، بر رفع شر، تواناست.

پورمحمدی هم‌چنین تأكید كرد: اگر خداوند خیرخواه محض باشد، در پی ایجاد خیر و از بین بردن شرور است و از دیگر سو، تنوع و حجم زیاد و توزیع نامتناسب شر، قابل اجتناب كردن است.

این استاد دانشگاه به وجود «شر گزاف» در جهان هستی اشاره كرد و گفت: اگر این شرور، قابلیت مقابله و ممانعت داشتند، هیچ خیری را در پسِ آن‌ها نمی‌یافتیم.

پورمحمدی به مقوله‌ای با عنوان «قرینه شر» اشاره كرد و در این باره گفت: ما نمی‌توانیم هیچ دلیل موجهی از سوی خداوند، برای تجویز شرور پیدا كنیم؛ پس می‌توان نتیجه گرفت كه خداوندی به عنوانِ «عالمِ مطلق و خیرِ محض» وجود ندارد.

وی با طرح این موضوع نتیجه گرفت: مسئله منطقی شر، اصلِ شرها را با وجود خداوند ناسازگار اعلام می‌كند و مسئله‌ی «قرینه‌ی شر» نیز به شرهای گزاف و زیادی در عالم هستی می‌پردازد.

پورمحمدی افزود: بشر هرچه كنكاش می‌كند، هیچ دلیلِ منطقی برای این‌كه خداوند چرا شرور را خلق كرده است، نمی‌یابد.

وی این پرسش و پاسخ‌های فلسفی را چنین پی گرفت: مسئله اگزیستانسیالیِ شر، آن را از مقوله نظریه خارج می‌سازد و به ساحتِ زندگی انسان وارد می‌آورد.

پورمحمدی ادامه داد: در این‌جا انسان با این سؤال روبه‌رو است كه چرا خداوند رنج را در زندگی ما پدید آورد و چرا راضی به رنج كشیدنِ انسان شد؟ اما این انسان به سؤالی كلی و جهان‌شمول نمی‌پردازد كه چرا اساساً شرور در جهان وجود دارند.

استادیار فلسفه دین دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: این انسان‌ها برخورد با شر را به مقوله‌ای شخصی گره می‌زنند و می‌پرسند چرا خداوند راضی شده است تا ما رنج بكشیم؟

پورمحمدی با بیان این‌كه این افراد عشق و محافظتِ خداوند را زیر سؤال می‌برند، خاطرنشان كرد: چنین افرادی قادر نخواهند بود به عشق خود نسبت به خداوند و وظیفه پرستیدنِ خود ادامه دهند و از خداوند می‌ترسند و احساس امنیت و اعتماد ندارند و لذا ایمان خود را از دست می‌دهند.

دسترسی سریع