display result search
یك كارشناس مسائل رسانه گفت: یكی از پیچیدهترین و عجیبترین مفاهیمی كه قائل به گریز و ستیز نیست بلكه جنس و قرائت جدیدی از اسلام بر طبق آنچه كه آنها میگویند، ساخته شود. در حقیقت داعش پروژه اسلامسازی یا مدیریت تصویرسازی جدید از اسلام بود.
برنامه "گفتوگوی سیاسی" با موضوع(بررسی الگوی اسلامستیزی در رسانههای غربی و اهداف پشتپرده آن) با حضور دكتر علیرضا داوودی، كارشناس مسائل رسانه روانه آنتن شبكه رادیوگفتوگو شد.
علیرضا داوودی در مصاحبه با رادیوگفتوگو عنوان كرد: در حال حاضر سه حوزه مركز مطالعاتی را درباره اسلام شاهد هستیم، حوزه اروپایی كه به حوزه آمریكایی خیلی نزدیك است، حوزه عربی و حوزه اختصاصی عبری. این سه حوزه درباره اسلام در همه شئون آن كار میكنند. اما بین آنچه گفته میشود و خروجیهایی كه در قالب مقالات مختلف درباره اسلامهراسی انتشار مییابد، با آنچه اجرا میشود و ریلگذاریهایی كه صورت میگیرد با مسیری كه حركت میكند خیلی تفاوت دارد.
وی افزود: اگر بخواهیم به صورت دقیقتر بیان كنیم، آنچه كه توسط مراكز مطالعاتی گفته میشود، عقبتر از آن چیزی است كه در حال اجراست و عملیاتی میشود به این علت كه فرایند و فراگرد شرایط مواجهه با اسلام لااقل در دو جبهه عبری و اروپایی تغییر كرده است. معمولا در جبهه عربی یك عقبگرد و عقبماندگی تاریخی در حوزه پژوهش نسبت بین حوزههای اسلام را شاهد هستیم. لذا سه فرایند را با اسلام با پسوندها و پیشوندهای آن در پیش رو داریم كه از سال 1945 به بعد یك شكل و شمایل دیگری به خودش گرفته است. در حوزه نخست تمركز بر جریانات است كه این جریانات اعم از جریانات فكری و اندیشهای تا حوزه جریانات رسانهای عملیاتی در همه شئون مدنظر است.
كارشناس مسائل رسانه ادامه داد: در گام نخست مواجهه با اسلام را در قالب اسلامگریزی مطرح كردند، اگر تمام تولیدات رسانهای تا اواخر 1995 را نگاه كنید، تم آنها كاملا اسلامگریزی است، یعنی گریز از اسلام، عدم هر نوع اتصال نظری و عملی و پیوندهای بینالمللی با مسلمانان یا حوزهای كه اسلام نامیده میشود. به عبارتی گریز از اسلام یعنی بد نشان دادن هر آنچه كه اسمش اسلام است و مطلقا درباره آن صحبتی نباید بشود.
علیرضا داوودی گفت: اواخر 1994 وارد مرحله بعد یعنی اسلامستیزی شدند كه حوادث 11 سپتامبر در این حوزه قرار گرفته است. در مرحله نخست گریز از اسلام را بدون مواجهه شكل دادند كه مرحله اسلامستیزی توام با مواجهه بود و تعریف آنها از اسلام در حوزه اروپا، آمریكا و اسرائیل شكل میگرفت كه مولفههای آن شناخته شده، كار ویژههای آن طراحی شده و نوعی ستیز باید شكل بگیرد. برای همین جنس تولیدات و زاویه نگاه به سمتی میرود كه ستیز با اسلام است، ستیزی كه در 11 سپتامبر به اوج خودش میرسد؛ یعنی نقطه عطف و دگردیسی مواجهه با اسلام را داشتند.
وی افزود: گام سوم، از حوادث بعد از 11 سپتامبر اتفاق میافتد، برخلاف برخی از دیدگاههای رایج كه از آن به عنوان اسلامهراسی یاد میكنند، دقیقا بعد از 11 سپتامبر به بعد وارد حوزه اسلامسازی جدید شدند كه یكی از پیچیدهترین و عجیبترین مفاهیمی است كه قائل به گریز و ستیز نیست بلكه جنس و قرائت جدیدی از اسلام بر طبق آنچه كه آنها میگویند، ساخته شود. در حقیقت داعش پروژه اسلامسازی یا مدیریت تصویرسازی جدید از اسلام بود.
كارشناس مسائل رسانه ادامه داد: وقتی از غرب صحبت میكنیم، انگارهها و گزارههای آن را باید خیلی حساس و دقیق پیگیری كنیم، چون بر اساس حادثه به نتیجه نمیرسند یا پدیدهای موجود است نتیجه را استخراج میكنند یا پدیدهای را برای استخراج یك نتیجه میسازند. اما وقتی درباره مسلمانان صحبت از انگارهها و گزارههای منفی و مثبت میكنند، بنابر كیسی كه ساخته شده به صورت پایلوت مدنظر قرار داده و با یك ابر تبلیغاتی در ذهن مخاطب جا میاندازند و نسبت به آن موضوع جاافتاده صحبت میكنند.
علیرضا داوودی در مصاحبه با رادیو گفتوگو عنوان كرد: برای مثال به تصویری نگاه كنید كه رسانههای غربی از شخصیت امام خمینی(ره) ارائه دادند. در همه رسانهها بلااستثنا یك تصویری از امام هست كه ایشان را با تصویری خشن و ابروهای درهم نشان میدهد و میگویند چهره خشن یك رهبری دینی در ایران و نمیگویند رهبر سیاسی. بنابراین وقتی در ذهن مخاطبی كه از نفر نخست انقلاب چنین تصویری در ذهن دارد، وقتی میگویند دگم و بسته و رادیكال بودن، این كلمات در ذهن به آن تصویر الصاق میشود، لذا وقتی اشاره میكند 75 درصد مسلمانان صفت منفی دارند، این تصویرسازی قبلا اتفاق افتاده است كه برای مخاطب باور پذیر میشود و حتی به جایی میرسد كه میتواند یك مسلمان را در لندن آتش بزند!