رئیس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال وبختیاری در مصاحبه با رادیو گفتوگو، سنگ را از عناصرِ مهم در زندگی عشایر برشمرد که استواری زندگی، تعیین حدود سکونتگاه و زمینهای کشاورزی و نیز کهن الگوهای ادبی از آن نشأت میگیرد.
عباس قنبری در برنامه "اینجا چراغی روشن است" رادیو گفتوگو، به فرهنگ احترام به بزرگ ترها در میان ایل بختیاری اشاره کرد و گفت: کوچ تنها یک سبک و شیوه برای زندگی نیست؛ بلکه چاره اندیشی برای بهتر زیستن و یک فرهنگ است.
وی کوچ را یک مادر فرهنگ و نه خرده فرهنگ دانست و افزود: حتی در میان اقوام و ملل دیگر جهان، ریشههای کوچ وجود دارد اما کوچ در منطقه زاگرس با سایر اقوام ایرانی و دیگر ملل متفاوت است.
قنبری معتقد است اقلیم و کارکردهای آن به کوچ هویت میبخشد؛ در این میان کوچِ عشایر بختیاری حاوی عناصری با اهمیت میباشد که همانا بر اساس محور زمان، اقلیم و طبیعت پایه ریزی شده است.
محور زمان بدین معناست که عشایر بختیاری دو محل سکونت دارند؛ این دو جغرافیا هم زمان است و در بهار و زمستان یا ییلاق و قشلاق تعریف میشود و عشایر مالکیت مادی و معنوی بر طبیعت دارند. همچنین مسیر به عنوان یک جادهی پیوند دهنده برای فرهنگ مادی و معنویِ عشایری نقشی اصلی ایفا میکند؛ یعنی در جغرافیای سرزمینی بختیاری، مسیرهایی را میبینیم که به تعداد شاخههای مختلفِ بختیاری هاست.
این عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: منزل گاهها یا باراندازهای ایل بختیاری، دارای مالکیتهای پذیرفتی است و هیچ یک در بارگاه دیگری سکونت نمیکنند.
گویی کسی کلید منزل شما را دارد ولی به خود اجازه وارد شدن را نمیدهد. در منطقه اقلیمی بختیاری نیز حصار و دیوار و نیز آب و برق وجود ندارد؛ اما عشایر از فروردین و اردیبهشت از خوزستان حرکت کرده به چهارمحال و بختیاری میرسند و این حرکت با آهنگی منظم شکل میگیرد و به تعبیرِ خود آنها، سرما را میشکند.
قنبری در بخشی دیگر از سخنان خود در رادیو گفتوگو، بلوط را نمادی از تاریخ و فرهنگِ زاگرس نشینان و لُر زبانان دانست و گفت: بلوط وقتی دو دهه از سن خود را پشت سر میگذارد، به باروری میرسد و پیوستگی بافتهای چوبی آن به گونهای است که درسها به عشایر ما داده است.
رئیس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال وبختیاری بر این باور است که وقتی به طبیعت، اقلیم، هویت انسانی و معنوی اشاره داریم، ریشههایی را در تک تک این عناصر طبیعی از نظر میگذرانیم. مثلا "سنگ" صرفا برای تعیین حریم و محدوده مورد استفاده قرار نمیگیرد؛ بلکه وارد زندگی فرهنگی عشایر شده است.
بُعد مردم شناسی سنگ بدین معناست که عشایر از آن برای تعیین حد و مرز زمینهای کشاورزی بهره میگیرند و فضای محل زیست خود را نیز مشخص میکنند و از دیگر سو، ضرب المثل و ادبیات کهن خود را در کنار آموزههای استوار زیستن را از دل "سنگ" استخراج مینمایند.