خبرگزاری مهر: «معنا» در زندگی بشر از آب و غذا واجب‌تر است

استاد عرفان دانشگاه تهران با بیان اینكه اگر معانی مبدأ و معاد نباشد، آدمی به پوچی و بی معنایی می‌رسد، تصریح كرد: احساس نیاز به معنادار بودن، از سایر نیازها نظیر آب و غذا با اهمیت‌تر است.

1399/04/21
|
14:25

به گزارش خبرگزاری مهر، ناصر گذشته با حضور در برنامه سوفیا با بیان اینكه آدمیان در روزگار امروز در پی نیازهای شخصی زیستی و روحی هستند، گفت: نیاز بنیادین در انسان موج می‌زند كه همانا نیاز به معناست و لذا انسان بایستی در زندگی احساس معنادار بودن كند.

وی با بیان اینكه آدمی در ذات احساس پوچی، سرگشتگی و تنهایی می‌كند، افزود: گویی انسان در كهكشان راه شیری غوطه ور است و حیرت و سرگشتگی و احساس تنهایی سراسر زندگی بشر را فرا گرفته است.

گذشته با اشاره به اینكه معنا حسی اصیل در انسان پدید می‌آورد، در ادامه این گفتگوی رادیویی با بیان اینكه اگر معانی مبدأ و معاد نباشد، آدمی به پوچی و بی معنایی می‌رسد، تصریح كرد: احساس نیاز به معنادار بودن، از سایر نیازها نظیر آب و غذا با اهمیت‌تر است.

این عضو هیئت علمی گروه ادیان و عرفان دانشگاه تهران با بیان اینكه همراه شدن با جماعت مؤمنان موجب تفسیرپذیر شدن انسان و جهان می‌شود، گفت: این معنای زیستی با آدمی، طبیعت و دیگران پیوند دارد و چنین انسانی دنبال خیال بافی و در پی موهومات نیست.

تلاش برای هدایت سایر افراد؛ مانعی در برابر دین

در ادامه سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی از جمله بزرگ‌ترین موانع را در باب دین مبنی بر این دانست كه انسان خود را در جای خداوند ببیند و دست به هدایت سایر انسان‌ها بزند.

وی با بیان این مطلب افزود: انسان در بهترین حالت اگر قائل به روح و جان حكمت باشد، نمونه پیامبر (ص) است كه دریافت وجودی خود را از معنویت با زبان و ساختاری تبیین می‌كند كه در جامعه عقب مانده اعراب آن روز، احیاگری جامعه را منتج شده است.

میری با اشاره به اینكه پیامبر (ص) هیچگاه خود را در جایگاه "هادی" قرار نداد، افزود: قرآن بارها می‌فرماید شما قرار نیست كسی را هدایت كنید [نقل به مضمون] و خداوند است كه هدایت می‌كند!

این استاد فلسفه در رابطه با نقش دین در جهان مدرن گفت: در سنتِ حِكمی، هیچگاه بحث از كاركرد ایمان یا دین به میان نیامده و اصل بحث اینجاست كه سنت معرفتی و دینی امروزی كه انسان را در مقابل جهان مدرن قرار می‌دهد و بشر را شهروند دانسته و عبد بودن را برای انسان قائل نیست، باید بخوبی تشریح شود؛ واِلا باطن مطلب تفهیم نمی‌شود.

نگاه غلط جوانان به اصول و فروع دین

همچنین قاسم كاكایی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز كه به صورت تلفنی با برنامه "سوفیا" همراه بود، به مقوله چالش زا بودن "معنا" در زمانه كنونی اشاره كرد و گفت: جوانان تصور می‌كنند در حوزه دین، هر آنچه مورد پسند انسان باشد، حرام است و آن را به فروع دین اطلاق می‌كنند و در مقابل، ایمان را باور داشتن به مقوله‌ای تعریف می‌كنند كه دروغ است!

وی افزود: ایمان بسیار عمیق‌تر از حوزه دین و تدیُن است؛ چنانچه از گذشته مؤمن را فردی قولی و ادعایی می‌دانند كه ایمان خود را بر زبان آورده است اما ایمان امری معنوی بوده و با قلب سر و كار دارد.

كاكایی ایمان را نوعی دانایی و معرفت معرفی كرد و گفت: ایمان، "معرفت به وجود خداوند" است و یا دانایی نسبت به یك شخص می‌باشد اما همواره تاكید می‌شود ایمان دانایی صرف نیست؛ بلكه یك دارایی است.

این عرفان پژوه ایمان را به تصاحب معرفت تشبیه كرد كه با جان آدمی آمیخته است و حالتی از دل سپردگی در فرد پدید می‌آورد. از این رو ایمان را همراه با حلاوت و شیرینی می‌دانند كه شكلی از محبت را به [ذات باری تعالی معطوف می‌سازد].

كاكایی با اشاره به اینكه واژه "متدین" در میان اسامی خداوند نبوده اما ذات حق نام "مؤمن" را بر خود نهاده است، گفت: اگر كسی مؤمن شود، آئینه مؤمن دیگر خواهد بود؛ لذا كسی مؤمن است كه آئینه‌ی خدانما شود.

وی با بیان این مطلب افزود: مؤمن كسی است كه واجد صفات الهی باشد كه در عرفان آن را به فربه بودن تشبیه می‌كنند.

این استاد دانشگاه اظهار كرد: بسیاری از شقوق ایمان ظاهری است و در این باب شنیده‌ایم كه فلانی مسجد می‌رود؛ انگشتری در دست دارد و محاسن می‌گذارد. ما [به اشتباه] این‌ها را معنایی برای مذهبی بودن شخص می‌دانیم درحالیكه این‌ها فربهی [در حوزه ایمان] نیست.

كاكایی با اشاره به اینكه ایمان باید از درون فرد بجوشد، ادامه داد: ایمان فرد را زنده می‌كند و در حقیقت در پی نور بودن و نور خواری است؛ چنانچه مولانا می‌فرماید: "من نور خورم كه قوت جان است". پس نور الهی، قوت جان مؤمن است و لذا اَشكالی كه برای ایمان بدان استناد می‌كنیم، به قول حضرت مولانا جوهر -در اینجا مسئله‌ای شبیه ذات- نیست.

دسترسی سریع