خبرگزاری فارس: «موج وارونه»|«انتخابات» زمانی برای جابه جایی موضوعات اصلی با فرعی

كارشناس مسائل راهبردی رسانه گفت:در انتخابات پیش رو جریانی وجود دارد كه همه تلاش و هنرش این است كه جای موضوعات اصلی و فرعی را عوض كند. موضوع اصلی را فراموش كند و موضوع فرعی ایجاد كند و موضوع سازی كرده و فیك ایجاد كند.

1400/01/29
|
14:20

خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: میزگرد «موج وارونه» با موضوع «بررسی تاثیر اقدامات شخصیت های رسمی در استفاده از شبكه های ارتباطی و اجتماعی در ایجاد انحراف درخواست های اصلی جامعه» با مشاركت خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو برگزار شد.

در این میزگرد «علیرضا داوودی» كارشناس و تحلیل گر مسائل رسانه و «حجت الاسلام سید مهدی رفیعی راد» مسئول معاونت طلاب و روحانیت قرارگاه ملی مبارزه با مفاسد اقتصادی و كارشناس مطالعات استراتژیك حضور داشتند كه متن كامل آن در ادامه می آید:

** در عرصه شبكه های اجتماعی با معضلاتی روبرو هستیم. معمولا زمانی كه به انتخابات نزدیك می شویم ظهور و بروز تهدید و فرصت ها بیشتر می شود. تحلیل شما از وضعیت فعلی كشور با اینكه سه ماه به انتخابات مانده است چیست و شبكه های اجتماعی الان چه نقشی را در فضای سیاسی كشورمان ایفا می كنند؟

داوودی: اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم وضعیت مان نسبت به فضای مجازی چطور است باید به سه نكته اشاره كنیم. نكته اول اینكه فضای مجازی نسبت به فضای میدانی در حال حاضر یك فضای مكمل تلقی نمی شود. اگر بخواهم دقیق تر بگویم تا سال 96 و 97 ما می گفتیم فضای مجازی فضای مكمل است. از سال 96 و 97 به بعد اساسا فضای مجازی نه فضای اصلی است و نه فضای مكمل است. یعنی اصلا دیگر فضایی در قبال چه اصلی چه فرعی تلقی نمی شود.

** یعنی مستقل شده است؟

داودی: فضای مجازی یك ماهیت مستقل میدانی موثر ما یشا شده است. این واحد مستقل خودش دارای خاصیت شده خاصیت اولش طراحی كننده، اجرا كننده و بازخورد گیرنده هر نوع عملیاتی اعم از قابل محاسبه و غیر قابل محاسبه است كه در دنیای رسانه تا به امروز اصلا نظیرش را سراغ نداریم. خاصیت دومش این است كه به هیچ وجه بسته، محدود، دارای حدود و صغور مشخص و یك تعداد محدودیت های بازشماری شده در حوزه سایر رسانه ها نسبت به عملیات در آن وجود ندارد. ما به این قبیل فضاهایی كه دارد اتفاق می افتد نمی گوییم فضای طراحی عمل و عكس العمل و نمی گوییم فضای تحریك كنش و واكنش. این فضا اختصاصا و انحصارا تبدیل به محیط عمل و عمل و كنش و كنش شده است.

بنابراین فضایی كه بتواند به طور مستقیم طراحی عمل و كنش كند، تمام اجزا در مقابل خودش از نفر تا رسانه می شوند واكنش دهنده و عكس العمل نشان دهنده. پس اساسا مسئله عوض شده است حالا اینكه آن واكنش و عكس العمل اصلی هستند یا فرعی الان مدنظرمان. مهم این است كه ما با پدیده ای صحبت می كنیم كه این پدیده ابتدا یك تعدادی صفر و یك بوده است. به لحاظ الگوریتم فنی اما الان تبدیل به یك موجود هوشمند دارای هویت به علاوه ایجاد كننده ماهیت با اراده مستقل شده است. پس بنابراین اساسا این فضا فضایی نیست كه ما الان بگوییم اصلی است فرعی است مكمل است متمم است و اصلا از این تعاریف عبور شده است و این می شود گام نخست تشریح فضای مجازی.

**ما در ایران یا در هر كشور دیگری كه قرار بگیریم یك سوال بسیار هم از ما پرسیده می شود. اگر ما فضای مجازی را یك پیكره هوشمند دارای هویت و ماهیت مستقل دارای قدرت عملیاتی متمركز و مستقل بدانیم، ما كجای این پیكره ایم؟

داوودی: خیلی وقت ها اگر بیاییم و انتخاب كنیم كجای این پیكره باشیم، نشان می دهیم چقدر در به خدمت گرفتن این محیط موفق بودیم. من الان بدون نظر مثبت یا منفی دارم می گویم هر مجموعه، كشور، سیستمی باید مشخص كند كجای این سیستم قرار دارد. مغز این پیكره است قلب آن است. مغز به معنای تولید كننده و فكر كننده و سیاست گذار است و قلب به مثابه پمپاژ كننده و وایرال كننده و انتشار دهنده است و دست به معنی محرك،‌ چشم به معنی دیدن و پا به معنی حركت كننده است. ما الان كدام جز خودمان را معرفی كردیم؟ قاعدتا می دانیم عالی ترین مرتبه، مرتبه حضور در بخش غشای عقلانی این پیكره و نازل ترینش حركت در سرانگشتان است چون فرمان پذیر است.

** با توجه به توضیحات شما وقتی ما به اسناد دستی خودمان نگاه می كنیم، نگاه بومی سازی به فضای مجازی و بحث شبكه ملی اطلاعات مطرح می شود كه در صحبت ها بیان می شود اما در حوزه عملیاتی از شبكه های اجتماعی بومی را آنچنان كه باید و شاید حمایت نمی شود و در مقابل می بینیم كه همین نكته كه شما فرمودید كه ما در كجای این فضای مجازی قرار داریم به ویژه در ایام نوروز كه تعطیلات است و در كشور ما رسانه ها فعالیت آنچنانی ندارند و در گذشته روزنامه ها در این ایام تعطیل بودند و امسال هم فقط یك روزنامه در این ایام فعالیت داشت. یك دفعه می بینیم برخی از مسئولین رسمی كشور در این ایام دنبال دادن هویت به یك شبكه غیر بومی هستند و از یك طرف در اسناد بالادستی از شبكه ملی اطلاعات صحبت می شود و كمك كردن به شبكه های اجتماعی و حمایت از آنها. از طرفی دیگر در مقابل رسمیت بخشیدن به یك شبكه دیگر هستند و در این ایام در آنجا فعالیت می كنند. این دو گانه را چطور می توانیم تفسیر كنیم؟

داوودی: در مورد اسناد بالادستی چه آنجایی كه اسناد بالادستی را به فرمایشات رهبر معظم انقلاب تلقی كنیم و چه آنجایی كه همان فرمایشات تبدیل به قانون شده و قانون را تلقی كنیم و چه آنجایی كه تحلیل گران را به عنوان زبان گویای این اسناد بشمریم بلافاصله تعریفی كه از ایران شده این است كه ما باید خود پیكره این فضا باشیم یعنی مجموعه منظم هوشمند دقیق و قابل استنادی از قلب،‌مغز، دست و پا و همه اعضا. یك نگاه سیستمی و كاملا هوشمندانه كه به وقت قابلیت پدافند دارد و به لحظه قابلیت آفند دارند و این جزو اسناد بالادستی است. از اسناد كه می آییم پایین تر بحث توانمندی ها در تحقق آن اسناد است. ما در تحقق این اهداف پتانسیل مان در ایران این است لشگری از پیكره های فضای مستقل رسانه ای می توانیم داشته باشیم و این توانمندی است. اما نكته ای خیلی مهم است وقتی شما به این مرحله از توانمندی می رسید دو اتفاق در مقابل شما رخ می دهد. اتفاق اول شارژینگ ای اِم پی هایی است كه انجام می شود یعنی ایجاد قفل و زنجیره های درون پیكری برای ایجاد یك تصویر كاریكاتوری از آن پیكر و ممانعت از حركت آن پیكر است و این اوج قفل كردن حركت یك ملت است. وقتی می گوییم اوج قفل كردن حركت یك ملت یعنی یك فعالیت سازمان یافته هوشمند برنامه ریزی شده برای انحراف قطعی در توانمندی یك ملت. این اتفاق اولی است كه رخ می دهد و اتفاق دوم پشتیبانی هایی است كه از خارج از مجموعه این پیكر از آن قفل ها می شود برای اینكه به هر دلیلی و به هر ترتیبی به موفقیتی كه مد نظرشان است برسند.

موفقیت از نظر این عامل برهم زننده این پیكره چیست؟ دو نكته دارد: اولی ممانعت از حركت مستقل برای رسیدن به موفقیت های سیستماتیك در حوزه فضای مجازی و نكته دوم موفقیت از نظر این مجموعه یعنی باز كردن كلیه گت وی ها و ورودی ها به این پیكره برای آلوده كردن، ضربه زدن، ناكارآمد كردن و فلج كردن و از كارانداختن این پیكر. پس دو ماموریت وجود دارد: در داخل قفل، ‌فضا برای از بین بردن در خارج باز. این انحراف قطعی است و در این تردیدی وجود ندارد. این انحراف قطعی به هیچ وجه من الوجوهی سهو یا جهل در آن جایگاهی ندارد. عمدی است سازمان دهی شده و هوشمندانه. وقتی اینطور است یك نتیجه بیشتر وجود ندارد. وقتی یك نظام تبدیل به یك پیكره می شود اگر بخواهید نظام را زمین گیر كنید باید پیكره را متلاشی كنید. مدیریت فضای مجازی امروز به عمد متلاشی استو این برمی گردد به صحبتی كه شما فرمودید.

** كشورهای دیگر را كه نگاه می كنیم رها شدگی در فضای مجازی در آنها دیده می شود و رهبر معظم انقلاب نیز در صحبت های ابتدای امسال به این موضوع اشاره كردند. ما وقتی كشورهای دیگر را نگاه می كنیم می بینیم كه آنها در فضای مجازی شان مدیریتی دارند و همین طوری هر شبكه اجتماعی نمی تواند وارد شود و در آن كشورها بدون اینكه بدانند جلو بیاید و بعدا متوجه شوند! یعنی قوانین و نظارت هایی دارند چه در حوزه فرهنگی شان و ... برخی از فضای مجازی شان را كودكان با توجه به سن شان می توانند استفاده كنند و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی از لحاظ سن كنترل می شود. به لحاظ سیاسی برخی كشورها شبكه های بومی خود را راه انداختند. امروز قبل از برنامه صحبت هایی شنیدم كه برخی صاحبان پیام رسان های داخلی به این موضوع اشاره كردند كه ما الان داریم وارد عرصه انتخابات می شویم و به جای اینكه از ما حمایت شود و این بستر به عنوان میدانی شود كه ما آزموده شویم.

داوودی: چرا باید حمایت شود؟ ضمن احترام به همه این دوستان و مسئولین

** برای اینكه توانمندسازی شود تا ما در راستای شبكه ملی اطلاعات حركت كنیم.

داوودی: خب این خیلی خطا است. چون پیام رسان های داخلی كه علیه منافع ملی حركت نمی كنند. شما اگر بخواهید انحراف از معیار و انحراف برای معیار جدید ایجاد كنید باید دو كار ساده را انجام دهید. باید تعریف جدیدی از تهدید علیه امنیت ملی در فضای رسانه داشته باشید. ببینید گپ، آی گپ، سروش، بله و ... علیه منافع ملی حركت نمی كنند. پس وقتی شما می بینید در زمان انتخابات این پیام رسان ها كنار گذاشته می شوند و این بار پنجم است و اولین بار هم نیست.

** چه زمانی باید به بلوغ برسند؟

داوودی: اساسا كسی باید به بلوغ برساند كه خودش در حوزه حفظ منافع ملی بالغ باشد. كسی كه بلوغ پیدا كرده برای حركت علیه منافع ملی و اسمش را می گذاریم وزیر جوان و تعارف هم نداریم. خب قطعا نمی تواند از پیام رسان های حمایت كند كه این ها امن هستند و عامل بلوغ منافع ملی هستند. از آن طرف می بینیم كه نزدیك به انتخابات هستیم و شبكه های اجتماعی داخلی را بی خیال شدند و رفتند داخل كلاب هاوس. به لحاظ اقتصادی امنیتی اجتماعی روانی از هر لحاظ كه حساب كنید خطا در خطا در خطا است. مگر می شود پذیرفت یك آدمی در این سطح این همه خطا را با هم مرتكب شود آنهم این همه مستمر؟

پس بنابراین از شبكه های اجتماعی داخلی حمایت نمی شود چون اینها بر هم زننده امنیت در حوزه داخلی و منافع ملی نیستند. یك جمله بگویم در انتخابات پیش رو جریانی وجود دارد كه همه تلاش و هنرش این است كه جای موضوعات اصلی و فرعی را عوض كند. موضوع اصلی را فراموش كند و موضوع فرعی ایجاد كند و موضوع سازی كند و فیك ایجاد كند. ما فقط دیپ استیت كه نداریم دیپ پرسنال داریم دیپ كاینتنت و دیپ مدیا داریم و این دیپ هایی كه دارند ایجاد و طراحی می كنند یعنی همین. یعنی اینكه شما این همه شبكه دارید بروید در كلاب هاوس. این دیپ هایی كه دارند طراحی می كنند یعنی اینكه شما اینهمه شبكه دارید اما بروید در كلاب هاوس. آخه بزرگوار، عزیز دل، با چه استدلالی؟ با چه بیان و فرایندی؟ این خیلی مهم است كه شما بدانید اساسا در حوزه انتخابات قرار است از این پیكره فلج شده بهره برداری ضد انتخاباتی شود‌ یا بهره برداری به نفع جریان.

این خیلی مهم است كه شما بدانید اساسا در حوزه انتخابات قرار است از این پیكره فلج شده بهره برداری ضد انتخاباتی شود یا بهره برداری به نفع جریان. یعنی كل منافع ملی و كل تكنولوژی صرف شده توسط بچه های داخلی باید كنار گذاشته شود و برویم سراغ آنچه كه دیتا گدرینگ، دیتا ماینینگ و دیتا مدلینگ بر اساس اطلاعات است. وقتی شما اطلاعات را روی شبكه اجتماعی نا امن و غیربومی و مسموم ریختید، دارید آگاهانه به دشمن اجازه می دهید تا شما را پیكره بندی كند. پس ما اینجا كلاب هاوس را فارغ از اینكه یك انجین است، یك ابزار برای احقاق تفكر ضد انتخاباتی است و الا نرم افزارهای داخلی چیزی كم از آن ندارند. الان فرصت دهیم تا خودشان را تقویت كنند وقتی فرصتی نمی دهیم نتیجه چه می شود؟

** فرصت بهتری از انتخابات پیش نمی آید.

داوودی: برای چه باید به آنها فرصت دهند؟ وقتی مسئله مسئله ضد انتخابات است.

** آقای رفیعی راد می خواهیم صحبت های شما را از وضعیت شبكه های اجتماعی در آستانه انتخابات بشنویم و اینكه اگر بخواهید در این شرایط فضا را ترسیم كنید چطور می بینید؟ و آیا شبكه های اجتماعی در روندی كه حركت می كنند به سمت آرمان های انقلاب و همبستگی اجتماعی حركت می كنند؟ و وضعیت به چه صورت است؟

رفیعی راد: در تكمیل فرمایشات برادر عزیزم جناب دكتر داوودی عرض می كنم چون مطالب ایشان ناظر به مهمترین مسئله كشور كه منافع ملی هست بود. آنچه كه ایشان در خصوص استحكام فرمودند كه این كارهایی كه ضد انتخاباتی دارد انجام می گیرد حقیقت پیش روی ما است. در باب كهكشان اطلاعاتی ما پنج فصل برایش قائل هستیم. ابتدا اطلاعات در دایره حوزه شفاهی می چرخید بین بشر و بعد این مكتوب شد البته مراتبی را طی كرد. با ورود تكنولوژی به زندگی انسان بحث رادیو پیش آمد كه اطلاعات به صورت صوتی منتشر می شد. ادامه این روند تكنولوژی ما را به تصویر رساند و خیلی سال بعد تصویر را داشتیم.

امروز عصر فضای مجازی و عصر مستقل است و ما وارد عصری شدیم كه اطلاعات فارغ از اثری كه در جامعه می گذارد و بخواهیم ارزشیابی كنیم، این عصر عصر فضای مجازی است. قدیم اگر كسی می خواست آدم مشهوری شود لازم بود یكسری مراحل را طی كرده و ارتباط هایی بگیرد الان در فضای مجازی این اتفاق دارد می افتد و شما می بینید فردی نوشابه روی سرش می ریزد و رب گوجه روی صورتش می مالد و یك آدم عاقل و بالغ كارهایی كه یك زمانی از یك مجنون سر می زد را انجام می دهد و بعد اینها را به صورت ویدئو در فضای مجازی منتشر می كند و به یك چهره تبدیل می شود. فارغ از ارزش گذاری كه ما بخواهیم در این اتفاق انجام دهیم. این صحنه ای است كه پیش روی ما قرار دارد و ما آن را می بینیم. مدار این برنامه بحث انتخابات است و نقش فضای مجازی در انتخابات پیش رو ما به عنوان یك دانش آموخته جز در پیكر مباحث و مطالعات منافع ملی شكایت داریم و شكایت می كنیم در طول شكایتی كه مقام معظم رهبری داشتند.

شكایتی از ترك فعل مسئولین مربوطه درباره اینكه چرا افتخار می كنید به یل بودن این فضا؟ لفظی كه مقام معظم رهبری به كار بردند این بود: «بی در و پیكر بودن فضای مجازی». این بی در و پیكر بودن ناظر بر یكسری باورها است. می دانید كه سه گام دارد، ما یك بینشی داریم و بر اساس آن نگرشی داریم و منش ما را اینها رقم می زنند. برای یك آدم سیاسی منش اش انتخاب هایش است. در حدیثی از امیرالمومنین داریم كه: آفةُ الزُّعَماءِ ضَعْفُ السّیاسةِ: یعنی آفت زمام داران ضعف در سیاست است و كسی كه مسئولیتی در امت اسلامی دارد مهمترین آفت و خسارتی كه بر او هست ضعف سیاست است. ضعف سیاست چه می شود؟ سیاست نام دیگری دارد به نام تدبیر و چاره و تصمیم. یعنی ضعف در تصمیم دارد. وقتی ما دیدار سفرای ایران در كشورهای خارجی با مقام‌معظم رهبری در سال 97 مرور می كنیم معظم له مطالبشان ناظر بر حوزه عزت، احساس اقتدار، احساس اعتماد به نفس ملی است می فرمایند رفتار دیپلماتیك نفر ما در خارج از كشور باید ناظر به منافع ملی باشد.

آقای دكتر می گویند ما باید كاری انجام دهیم كه درونزا باشد و كاری كنیم كه نسبت به استحكام درونی نظام در فضای مجازی یك اتفاق مولدی باشد. این وزیر خارجه ما كه می رود و یك پیام رسان بی هویتی كه تنها یك سال است آغاز به كار كرده است و شبیه به اینستاگرام است و فقط صوتی است و الگوریتم هایی كه در آن به كار بردند در حوزه دانش عملیات روانی ناظر به یكسری مسائل مهمی است. اینكه محفل پرور است چرا؟ چون جایی نیست كه بگوییم آزاد است و كسی حرف می زند و مابقی پاسخ می دهند! اصلا اینطور نیست. محلی است كه جعل شده و قلابی است و آزادی جعلی است كه شما بیایید و بگویید من بین مردم هستم اما در عمل نیستید.

به جایی خواهیم رسید كه در تاریخ گفته خواهد شد. در جامعه ای كه خط فقر به خط گرسنگی میل می كند به خاطر بی كفایتی آنجا دارم از مانور یك شخصیت سیاسی بین المللی در فضای خارجی صحبت می كنم. ما در وضعیتی قرار داریم كه در این وضعیت ایران هراسی، ایران ستیزی،‌ایران گریزی، اتهام به نقض دموكراسی،‌ اتهام به نبود آزادی و نقش حقوق بشریت هست و همه این اتهام ها كه به صورت موشك های پیام های ضد فرهنگی علیه ما در جهان در جریان است، حالا یك شخصیت سیاسی ما می رود و تبادل ذهنی شما چیست؟ اینكه اینجا آزادی نبوده و این بنده خدا آمده و در اینجا حرف هایش را بزند. ما در كشوری هستیم كه در این كشور جوانانی همین اخیر رفتند و در مرز امنیتی ما رفتند و بچه شان را یتیم كردند و ما به نام مدافعان حرم آنها را می شناسیم كه شاه بیت اینها شهید حاج قاسم سلیمانی است و جگر آدم كباب می شود و بچه پیرهن پدرش را می پوشد تا شب ها خوابش ببرد كه پدر ندارد. ما در این كشور زندی می كنیم و ما در كنار كشور آمریكا نیستیم كه وزیر خارجه ما با شلوارك بگردد، اجازه نداریم. اگر مسئولیت قبول می كنیم از شخص رئیس جمهور و قوه قضائیه و مقننه و كشوری داریم كه به خون شهدا اعتبار پیدا كرده است و تعارف هم نداریم و كسی هم نمی تواند انكار كند. وقتی من می خواهم انتخاب های خودم را انجام دهم اینها حتما ناظر به عزت و اقتدار ملی باید باشد. من هر كاری انجام دهم یا می دانم یا برنامه ای برایش دارم و در هر حالتی چنین چیزی پذیرفته نیست.

انتخابات صحنه ای است كه مردم باید به عالی ترین سطح آگاهی وضعیت موجود برسند تا بتوانند به جمعی رای بدهند (اسمش رئیس جمهور است) كه پاسخگوی نیازهای آنها باشد. زمان جنگ كوپن بود و مردم دیگر در صف ایستادن ها را ندیده بودند و وقتی شما می آیید و یك میلیون و پانصد هزار سهمیه یك نفر در واردات خوراك دام و طیور می كنید، عاقبتش این می شود و ریشه اش در فساد و نگرش و كجی سیستم زیر حوزه نظارتی ما است. ما می خواهیم مردم به آگاهی برسند كه در انتخابشان به بهترین انتخاب دست پیدا كنند كه كشور بتواند از ظرفیت های خودش برای اداره كردن خودش برای اصلاح سیستمش استفاده كند.

حالا یك جماعت بی عُرضه ای هستند اینها حرف و برنامه ای ندارند و تنبل هم هستند و می آیند فضا را طوری مدیریت می كنند و نیازهای قلابی تحمیل می كنند و تهدیدسازی های قلابی انجام می دهند و می گویند اگر ما نباشیم جنگ است و اصلا تموم است خب مرد حسابی اینی كه تو درست كردی دیگر نیازی به دشمن ندارد و زنده زنده دارند نماز میت ما را می خوانند. این حاصل نگرش شما است و اگر ما بتوانیم به نگاهی برسیم كه در این نگاه مردم حتی نسبت به حوزه های ابزاری رسانه آگاه شوند و اگر از یك رسانه پیامی صادر می شود به آن مشكوك شوند و رسانه ای مثل اینستاگرام ملعون كه ما را شناسایی می كند و 30 هزار صفحه ما را می بندد به خاطر اینكه عكس سردار سلیمانی را گذاشتیم. وقتی پیامی از اینستاگرام می آید و ما به آن مشكوك شویم هیچ وقت فریب نمی خوریم چون ما همیشه در معرض فریب های مكرر دستگاه دشمن مان هستیم و همیشه آن به آن حوزه هایی كه تعامل داریم و به غیر تعامل برمی گرداند و حوزه هایی كه می توانیم در آنها صلح داشته باشیم را به وضعیت جنگی برمی گرداند یعنی پذیرش و تعامل را از ما می گیرد.

** بحث مدیریت فضای مجازی در اینجا مطرح می شود و در مقابلش عده ای می آیند و مدیریت فضای مجازی را به عنوان بستن یا فیلترینگ این فضا معنا می كنند. از نظر شما مدیریت در فضای مجازی به لحاظ ساختاری و محتوایی به طور مصداقی چه می تواند باشد كه مخاطبان بتوانند نگاه جامعی به ابعاد مدیریت در این فضا پی ببرند و معنا و مفهوم را به طور ملموس دریافت كنند.

داوودی: مدیریت در فضای مجازی با كار كردن در فضای مجازی متفاوت است.

** مدیریت در فضای مجازی یعنی فیلترینگ؟

داوودی: نمی دانم البته از نوع استفهامی اش! هر زمان كه می خواهند یك گاردی را ایجاد كنند می آیند مدیریت را معادل اقدامات سلبی می بینند. چه كسی گفته مدیریت در فضای مجازی یعنی فیلترینگ؟! هرچند فیلترینگ یكی از ابزارهای اعمال مدیریت صحیح و كارآمد است.

** مثل چین.

داوودی: نه تنها چین بلكه آمریكا، آلمان، انگلیس، فرانسه و ایتالیا یا قطب هایی كه برای خیلی ها در دنیا مطرح است.

** یا كاری كه توئیتر با ترامپ كرد.

داوودی: مدیریتش كرد. حالا امكان دارد مدیریت یك جا به معنی شتاب دهنده،‌ یك جا صلب به معنی بستن و یك جا تذكر دادن و ... باشد و همه اینها یعنی مدیریت. چطور وقتی ترامپ این وضعیت برایش اتفاق می افتد كسی نمی گوید چرا؟ اما وقتی در ایران دو حركت بالا و پایین می شود می گویند حقوق بشر چه شد و آزادی بیان چه شد؟ این حرف ها چیست كه در می آورند؟ ما در فضای مجازی و رسانه ای و با این گرایش فضای مجازی سه مطلب بسیار مهم در همین بحث مدیریت داریم. 1: مدیریت شتاب دهنده 2: مدیریت ایجاد كننده 3: مدیریت توصیه كننده. مدیریت شتاب دهنده باید خرد جامعه باشد. در حالیكه مدیریت شتاب دهنده الان شده مقام رسمی و این یعنی فیلتر كردن.

** یعنی در بستر واقعی باید موضوع متولد شود.

داوودی: هر زمان اگر خواستید نقض حقوق در فضای مجازی را متوجه شوید به معنای بستن فلان سایت و فلان آی پی و فلان آدرس نیست. اینكه یك نفری می آید و در جایگاه رسمی می رود در یك شبكه اجتماعی دو زاری شتاب دهندگی ایجاد می كند و فضای ذهنی مخاطب را اشغال می كند، خط اشغال نوعی فیلتر كردن است و مثل بدسكتور می ماند و فیلتر می كند و موضوعات دیگر در ذهن دیگر راه پیدا نمی كند و ذهن از موضوعات اصلی فاصله می گیرد و به موضوع كاملا بی ربط سوق پیدا می كند. این یعنی فیلتر كردن و نوع جدیدی از فیلتر كردن است و توی بحث عملیات شناختی است. شما نمی آیید بگویید من چیزی را می بندم اما فضای ذهنی اش را اشغال می كنی و جا برای موضوعات دیگر باقی نمی ماند.

الان شما نگاه كنید ظرف ده روز گذشته كلاب هاوس شده موضوع یكِ جریان مجازی در همه حوزه ها! آقا یعنی ما هیچ موضوع مهم تری نداریم؟ چرا؟ چون یك دو یا سه مقام رسمی آمدند و شتاب دهنده شدند پس این خودش یعنی فیلتر كردن و این اسمش مدیریت نیست و اسمش سلطه گری است. بی در و پیكر بودن و رها بودن فضای مجازی یك بخشی اش همین است كه شما برای مسائل اصلی فكر نمی كنید كه سازنده باشد،‌ دارید موضوعات موازی ایجاد می كنید كه مخرب است. این نكته اول و نكته دوم می رویم به سمت حوزه ایجاد كننده ها. شما وقتی در حوزه مدیریت ایجادی در فضای مجازی ورود می كنید باید بدانید چه چیزی را ایجاد می كنید؟ برای چه هدفی ایجاد می كنید؟ با چه ضریبی ایجاد می كنید؟ و در مقابل چه چیزی ایجاد می كنید؟ الان همین چهار سوال را مخاطبان عزیز پاسخ دهند كه كلاب هاوس در مقابل چه ایجاد شده؟ برای چه ایجاد شده؟ چرا ایجاد شده؟ یا كی ایجاد شده؟ این خیلی مهم است. این یعنی آگاهانه تیشه برداریم و به ریشه رسمیت در نظام بزنیم. رسمیت یعنی چی؟ یعنی اینكه به جای اینكه حرفت را در رسانه های رسمی بزنی و همه را كنار گذاشتی و رفتی در رسانه غیر رسمی داری خبر می دهی! دقت كنید یه چهار نفر از بزرگواران شخصیت حقوقی وقتی وارد كلاب هاوس شدند خبر می دادند و خبری رسمی را در غیر رسمی ترین محیط ارائه می كند و دارد تحلیل رسمی و موضع گیری رسمی را در غیر رسمی ترین محیط انجام می دهد و این یعنی رسمیت بخشیدن به غیر رسمی ها و غیر رسمی كردن و بی اعتبار كردن رسمی ها. اثرش می دانید در كجاست؟ آنجایی كه می خواهیم به مخاطب بگوییم اطلاعات دقیق را دریافت كن. حالا باید از كلاب هاوس دریافت كند؟ ویدئویی منتشر شد كه آقایی نشسته و دارد به لهجه انگلیسی متنی را می خواند و تهش می گوید مامان گشنمه غذارو بیار كه خیلی معروف هم شد. محیط صد در صد غیر رسمی است!

برای مثال آمد نیوز با این كشور چه كار كرد؟ آمدنیوز غیر رسمی بود و رسانه رسمی نبود و به نقطه ای رسید كه مردم اطلاعات رسمی را از یك رسانه غیررسمی غیر مرتبط طلب می كردند. امنیت به هم ریخت و نتیجه اش شد خسارت هایی كه مردم در كف خیابان دیدند. چرا؟ چون تلگرامی كه قرار بود بسته شود، بسته نشد و تلگرام غیر رسمی جای رسانه رسمی را گرفت. پس وقتی مقام حقوقی در مجموعه ای قرار می گیرد،‌حالا فردا در انتخابات می خواهد ورود كند. مخرب ترین و ضد امنیتی ترین رویدادها در رسانه های رسمی كه اتفاق نمی افتد، در همین رسانه های غیر رسمی هم ایجاد می شود و هم شتاب دهنده ایجاد می شود. نهایت می رسیم به ؟؟توصی؟؟ اش: حرف مفت حرف بی پایه، حرف نق زدن و غر زدن و حرف های لمپنی و پوپولیستی در رسانه های غیر رسمی وقتی ضریب پیدا می كند تبدیل به متد اصلی برای تجزیه و تحلیل مردم و مخاطب می شود. آن وقت شما حیاتی ترین و مهم ترین و حساس ترین موضوع های كشور را با وایرال شدن استانداردهای پوپولیستی،‌ استانداردهای لمپنی و دوزاری می خواهی تجزیه و تحلیل كنید و تصمیم بگیری. ببینید چه خسارت های فرهنگی اندیشه ای كاركردی اقتصادی می گذارد؟ این منهای جرایمی است كه اتفاق می افتد منهای از هم پاشیدن های اجتماعی است كه در آن فضا اتفاق می افتد.

پس یك اتفاق خیلی مهم در اینجا رخ می دهد و اصطلاحا می گوییم كوچ محتوا و كوچ در محیط و كوچ شخصیت. این سه كوچ وقتی اتفاق می افتد اگر از داخلی به داخلی باشد باعث تقویت می شود چون رقابت ایجاد می شود و اگر از داخلی به خارجی باشد باعث سرخوردگی می شود و اگر از خارجی به خارجی باشد باعث قفل كردن داخل می شود. حالا خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل. پس مدیریت در فضای مجازی بر اساس این شاخصه ها است و اینكه می گویند فیلترینگ، یك دروغ است و یك نسبت جعلی و جاهلانه بسیار بزرگ برای زمین زدن فاكتورهای مدیریت هوشمند در فضای رسانه ای است.


** ما به فضای انتخابات نزدیك می شویم و جامعه نیاز به آرامشی دارد برای تصمیم گیری و انتخاب. اما در محیط شبكه های اجتماعی در رصدهایی كه می بینیم رسانه های بیگانه می خواهند دو گانه و دوقطبی درست كنند. در شبكه های اجتماعی هم كه وارد می شوید می بینیم كه فضا به سمتی نمی رود كه گفتمان مباحثه و دیالوگ شكل بگیرد و بیشتر همین دوگانه ها مطرح است و می خواهند به همین دوگانه ها بدمند. حالا داخلی اش را نمی گویم و می گویند از طرف رسانه های معاند این دستور كار ایجاد می شود. حالا در شبكه های اجتماعی آیا در فضای رسانه ای مان برای بحث كردن مگر چیزی كم داریم؟ رسانه ملی روزنامه ها شبكه های بومی و پیام رسان ها هستند، آیا این ظرفیت ها نمی تواند این فضای گفتمانی را ایجاد كند و جامعه به طور منطقی تصمیم بگیرد؟ ترسیم این فضا را دوست داریم از نظر شما هم بشنویم.

رفیعی راد: آقای دكتر داوودی مطلب را تمام كردند. مدیریت در فضای مجازی دو رویكرد دارد: سلبی و ایجابی و هر عاقلی این را می داند كه این دو در كنار هم معنا دارند و اگر جدا شوند معنی خود را از دست می دهند. برای مثال پدال گاز را فشار می دهیم ماشین حركت می كند و ترمز را كه بگیریم می ایستد و اینها نقیض هم هستند اما باعث حركت ماشین می شوند و باعث مدیریت ماشین می شوند و برای مدیریت حركت یك ماشین به این دو نیاز داریم. مدیریت فضای مجازی هم همین است و ما برای حوزه سلبی مان و ترمزمان این فیلتر را نیاز داریم و یك جایی نیاز داریم این اتفاق، همان طور كه آقای داودی گفتند اتفاق نیفتاد. خیلی بد است كه می گوییم در یك كشوری با تلگرام اینطور رفتار شد. كار ضد امنیتی شد از كسی كه سبقه كار امنیتی دارد و من نمی پذیرم كه بگوییم نمی دانست. بحث ایجابی هم داریم و آنهم این است كه اولا از فعالان داخلی و شركت های داخلی حمایت شود. شده؟ وزیرش بیاید و جواب دهد.

** امروز یك سری هایشان می گفتند چرا از ما در این فضا حمایت نشده است؟

رفیعی راد: من دارم احتیاط می كنم و نمی توانم راحت بگویم و شنونده ها متوجه می شوند. حمایت شده؟ اگر حمایت شده بیایند و بگویند و ما هم او را بشناسیم. دومی بحث فراهم ساختن زیرساخت ها است. وزارت ارتباطات هر سال 2 هزار تا 4 هزار میلیارد تومان بودجه گرفته است در حقیقت باید كاربر اینترنت باشد اما مدیریت اینترنت و گیت وی دستش است. این پول ها را گرفته تا شبكه ملی اطلاعات درست كند. چه كار كرده است؟ من كه خبر ندارم و قرار است با احتیاط صحبت كنیم.حمایت قانونی باید شود. مجلس ما چه سلسه قوانینی را ایجاد یا حذف كرده كه بتواند از حوزه فعالیت این عرصه حمایت كند؟ حمایت گفتمانی كه بالاتر از این حرف ها است. اگر حمایت گفتمانی باشد و عمومیت داشته باشد دیگر كسی در سطح وزیر این كاری كه توضیح دادند و من نگویم را انجام نمی دهد.

داودی: رویترز اعلام كرده بر اساس قانونی كه از روز پنج شنبه گذشته در روسیه به اجرا درآمده است تمام تلفن های همراه و رایانه هایی كه به بازار عرضه می شود، باید به صورت پیش فرض با نرم افزار روسی هماهنگ شده باشد و اصل هدف این قانون را هم گفتند: با هدف حمایت از شركت های فن آوری روسی برای رقابت با رقبای خارجی.

** یعنی تولید هم در آن هست.

رفیعی راد: حضرت عباسی روسیه كشوری برای خودش است اما واقعا درس است و آدم باید عزت را از اینها یاد بگیرد.

داوودی: بعد ما می رویم به سمت شبكه ای كه پیش فرضش آی او اس ای است كه می دانیم چی هست و همه می دانند.

رفیعی راد: فضای مجازی از حقوق اساسی مردم دانستن است و مردم حق دارند بدانند و حق دارند درست بدانند و به وقت بدانند. ما الان مهمان صداوسیما هستیم اما بنا است كه حق صحبت كنیم. ببینید ما آمدیم در صداوسیما می گوییم كه الان در این مجموعه رسانه های رسمی كه می گویند اشكال می گیرند و سنتی است و تاكتیك هایش قدیمی است، حالا با همین تاكتیك های قدیمی چرا فضا را باز نكردیم و نماینده تشكل های دانشجویی و نماینده اساتید دانشگاه ها و نامزدهایی كه تائید می شوند بیایند و در فضایی آرام و برنامه محور و بر اساس نیازهای اساسی كشور صحبت كنند.

** البته رسانه تا جایی كه می دانم برنامه ریزی هایش را برای انتخابات داشته است.



رفیعی راد: من هم كارشناسی هستم و شاید اشتباه می كنم. اگر ما برنامه ای را بگذاریم كه در آن برنامه موضوعات مربوط به برنامه ریزی كشور، بودجه ریزی كشور، حوزه استخدامی و انتصابات كشور و حوزه حكم رانی كه عمومی است. برای مثال برنامه ریزی ما در حوزه فضای مجازی چیست؟ برنامه مستقل تخصصی باشد حكم رانی فضای مجازی چیست؟ اصلا حكم رانی وجود ندارد و معلوم نیست دستورش از كجا صادر می شود و چه اتفاق هایی می افتد؟ بعدی بحث بودجه فضای مجازی است اینهمه پول آمده و رفته یك نفر بیاید و جواب دهد و مردم حق دارند هزینه هایی كه از بیت المال رفته را بدانند كجا رفته. حوزه استخدامی و انتصابات، ما این همه جوان های متخصص و سرمایه های ذی قیمتی داریم و قاطبه جوان های ایران زمین با هر نوع ظاهری ایران را دوست دارند. آیا در حوزه استخدامی كشور و استفاده از سرمایه های علمی و مدیریتی ما عدالت برقرار است؟ اینها همان حوزه هایی است كه ما در انتخابات نیاز داریم. برای اینكه مردم تشویق شوند و در انتخابات شركت كنند شور انتخاباتی لازم است و شور با هیجان نزدیك تر است تا خرد. وقتی آن موقع باشد مشخص است كه باید صداها بالا رود و ادعاهایی و حرف هایی انجام می گیرد و بعدا هم چه كسی می پرسد یكی گفته صد روز و دیگری گفته دویست روز!

** جمع بندی خودتان را درباره بحث هایی كه در مورد وضعیت فضای مجازی و مدیریت آن بفرمائید.

داوودی: ما دو نوع مدیریت در فضای مجازی داریم مدیریت اول مدیریت های دستوری و مدیریت دوم مدیریت های همراهی است. آنچه كه به برداشت عقل ناقص بنده می رسد وقتی صحب از یله و رها بودن فضای مجازی می شود یعنی هیچ كدام از این دو مدیریت وجود ندارد. چرا؟ چون حتما مدیریت دستوری در حوزه سیاست گذاری، قوانین هم اجرا و نظارتش باید به صورت یك اراده جدی قلمداد شود.

نكته دوم مدیریت همراهی یعنی اینكه شما دو مسئله را دقت داشته باشید،اول مخاطب را آموزش داده باشید كه چگونه با خطرهای احتمالی مواجه شود و چگونه از فرصت های موجود بهره مند شود. نكته دوم اینكه كمك كنید و برایش كانال كشی كنید تا آسیب های هر دو ساحت را برایش به حداقل برسانید آن زمان است كه شما دارای شكوفایی در حوزه رسانه و فضای مجازی خواهید بود. همانطور كه عرض كردم فضای مجازی الان یك واحد مستقل تلقی می شود و واحدهای مستقل، استعداد ویژه ای در به هم ریختن و به هم زدن دارند. دقت داشته باشیم به گونه ای رفتار نكنیم كه خدای نكرده فضای رسانه ای به خاطر مطلوب های شخصی یا حزبی یا جریانی بشوند آفت برای منافع ملی، این درك بالایی می خواهد. مردم ایران این درك را دارند به نظرم نخبگان این درك را دارند اما خدا كند شخصیت های حقیقی موثر در این فضا هم به این درك برسند. چرا؟ چون خسارت های ناشی از عدم این درك قطعا از خسارت هیروشیما و ناگاساكی بیشتر خواهد بود. با این تفاوت كه آنها زمین موجود را بایر كردند و اینها فكر را بایر می كنند. مراقبت این فضا را داشته باشید و قطعا فضای مجازی می تواند بسیار كمك حال جامعه برای رسیدن به یك نقطه انتخابی صحیح دقیق و درست و غیر خسارت بار باشد.

** دكتر رفیعی راد بفرمائید برای این فضای مجازی رها شده چقدر سهم مدیریت دستگاه است و چقدر سهم مردم است برای اینكه هر دو بتوانند این فضا را پیش ببرند؟

رفیعی راد: سهم مردم در قبال سهم مسئولین عددی به حساب نمی آید. در برنامه استراتژیك اگر سطح بندی كنیم از سطح های خرد، میانی، عملیاتی، راهبردی و استراتژیكی سطح مردم سطح پایینی است. مردم در بستری كه مدیریت كشور آن را ایجاد می كند در حركت هستند. ما با واقعیت های تلخی مواجه هستیم و كسی كه متولی امر است می گوید من به فرزند خودم اجازه نمی دهم دسترسی آزاد به موتور جست و جوی فضای مجازی داشته باشد. بچه تو عزیزتر از بچه من است؟ این را كجا نوشته؟ ما اولین كلیدواژه تخصصی مان در منظومه اندیشه اسلامی كه می خواهیم به بحث توحید ورود پیدا كنیم، مسلمان مسئول است. او قابلیت دارد استحقاق و ظرفیت پذیرش این مفهوم را دارد و هر كسی لایق این مفاهیم عالی نیست. جمهوری اسلامی یك كشوری مقتدر و كشوری با استعدادهای فراوانی است كه در مسیر رشد عجیب و غریبی قرار دارد. خواهش می كنم من را به چالش نكشید و شنونده هم گوش دهد و نام من را هم به خاطر داشته باشد و سال 1404 این عرض بنده را برای خودش یادآوری كند تا ببیند چه انقلابی می خواهد رخ بدهد.

آمریكا در معرض فروپاشی گام به گام است. ایران به عنوان یك كشور مقتدر در آینده ای نزدیك خواهد بود. حالا كسانی كه این منافع ملی را درك می كنند در سبد مدیریتی كشور خواهند ماند. به اقتضای طبیعتی كه در ساختار جمهوری اسلامی وجود دارد، بنده به عنوان طلبه و كارشناس جزء می گویم اگر كسی نخواهد ملتفت این مباحث باشد و نخواهد سنت تكوینی خداوند را كه دارد اعمال می كند در عالم بپذیرد، او به كنار خواهد رفت و كسانی خواهند ماند كه اینها این مفاهیم عالی را درك كردند و مردم عزیز به كسانی اقبال كنید كه شما را دوست دارند. كسانی كه آخرت شما برایشان مهم نیست یقینا دنیای شما هم برای آنها مهم نیست و كسی كه بهشت تو كاری ندارد مطمئن باش به دنیای تو هم كاری ندارد. پیام رسان های داخلی قائلم واقعا سوالم این است كه چرا باید حمایت شود؟

دسترسی سریع