نماهنگ | تنها راه نجات اقتصاد
امروز تولید در كشور ما رواج ندارد، یا بهتر بگوییم متداول نیست. افراد كمتر سراغ تولید می‌روند؛ یك دلیلش این است كه زحمت دارد و باید برایش عرق ریخت. به همین دلیل است كه باید افراد را به انجام آن تشویق كرد.
اما امروز در كشور ما به جای تشویق، تولیدكننده تنبیه می‌شود، نزدیك به 30 درصدِ درآمد آن با مالیات و بیمه كسر می‌شود، و از آن‌جایی كه متأسفانه عمده‌ی تولیدكنندگان با وام بانكی كارشان رو شروع می‌كنند، بخش دیگری از درآمدشان صرف پرداخت اصل و بهره‌ی وامی كه گرفته‌اند خواهد شد و در آخر از همه‌ی این مشكلات هم كه عبور كنند و بتوانند محصول‌شان را بازار برسانند، با انبوه محصولات مشابه خارجی‌ای مواجه می‌شوند كه از طریق واردات بی‌رویه و قاچاق، بازار را پر كرده‌‌‌اند.
این تنبیه‌ها برای بخش تولید در حالی‌ست كه فعالیت‌های غیر مولّد از جمله سوادگری در بازارهایی مانند املاك، خودرو، سكه و ارز با كمترین زحمت سودهای هنگفتی می‌سازند، خودبه‌خود جذاب هستند و با نگرفتن مالیات توسط دولت جذاب‌تر می‌شوند و نه تنها سرمایه‌های مردم بلكه سرمایه‌ی بانك‌ها را هم به سمت خود می‌كشند. البته سرمایه‌ی بانك‌ها متعلق به خودشان نیست. بانك‌ها سرمایه‌شان را با تبلیغات و وعده‌ی سودهای بی‌زحمت از دست مردم جمع می‌كنند و با ایجاد شركت‌های صوری این پول‌ها را به‌عنوان قرض و وام و تسهیلات بانكی به شركت‌های خودشان می‌دهند و جیب هایشان را پر می‌كنند.
اصلاح این رویه‌ی غلط در اقتصاد باید در دستور كار دولت و مجلس قرار بگیرد. با اصلاح قوانین و ساختارها، زمینه برای رونق تولید فراهم می‌شود. فعالان اقتصادی‌ای كه با وجود مشكلات موجود وارد عرصه‌ی تولید شده‌اند، باید مورد تشویق و حمایت قرار گیرند و فضای كسب و كار برای آن‌ها بهبود پیدا كرده تا بتوانند ثروت‌آفرینی كنند.
وقتی در یك اقتصاد ثروت‌آفرینی از راه تولید رواج پیدا كند، آن اقتصاد می‌تواند، مشكل بیكاری، تورم و كاهش ارزش پول ملی را حل كند. یك نیروگاه بزرگ برق را در نظر بگیرید، تصور كنید علاوه بر اینكه این نیروگاه بتواند مصرف عادی یك شهر را تأمین كند؛ مازاد مصرفش را در باتری‌هایی ذخیره كنیم. این باتری‌ها دقیقاً حكم پول در اقتصاد را دارند و وقتی خالی باشند نمی‌توانند لامپی را روشن كنند، اما اگر با تولید نیروگاه پر شوند، قدرتمند می‌شوند و می‌توانند هر وسیله‌ای را به‌كار بیندازند.
یك اقتصاد مولّد پر از نیروگاه است و می‌تواند ارزش پول ملی خود را بالا ببرد. اما یك اقتصاد غیر مولّد، پر از كارخانه‌ی باتری‌سازی است و در روز هزاران باتری خالی را روانه‌ی بازار می‌كند.
نظام بانكی موجود حكم همین كارخانه‌های باتری‌سازی را دارد كه با خلق نقدینگی بی‌ارزش هم تورم ایجاد می‌كند و هم ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم را پایین می‌آورد. كار غلطی كه در اقتصاد ما صورت گرفت و اجازه داده شد به صورت بی‌رویه بانك به وجود آید.
باید گفت رونق گرفتن تولید و مهار كردن عوامل توقف آن، تنها نسخه‌ی نجات‌بخش اقتصاد ماست. اگر كار و تولید، سكه‌ی رایجِ اقتصاد كشور ما بشود، می‌تواند ظرفیت‌ها و استعداد‌های پنهان و بلااستفاده را شكوفا كند و خَزان اقتصاد را به بهار بدل كند.